دیسقوریدوس گوید: اگر افعی را پس از جدا کردن سر و‌ ته آن با اندکی نمک و سذاب بپزند و گوشت آن را بخورند چشم را نیز خواهد کرد و دردهای عصبی را درمان خواهد نمود و از رشد و بزرگ شدن خنازیر در ابتدای بوجود آمدن جلوگیری به عمل خواهد آورد.

اگر پوست مار را در شراب بپزند و به صورت قطره در گوش بچکانند دردهای آن را درمان خواهد نمود. و اگر آن را مضه مضه کنند برای درد دندان‌ها سودمند خواهد بود. برخی آن را به ویژه پوست مار نر - با داروهای چشمی مخلوط می‌نمایند و مورد استفاده قرار می‌دهند.

جالینوس در مقاله ششم گوید: اگر نخ‌های زیادی را به ویژه نخهایی که با استفاده از منابع دریایی به رنگ سرخ در آمده اند - دور گردن افعی بیفکنند و آن را خفه کنند و سپس یکی از نخها را دور گردن فرد مبتلا به ورم عضلات حلقوم یا هر نوع ورم حلق ببندند اثر شگفت انگیزی دربرخواهد داشت.

او در مبحث انواع گوشت‌ها گوید: اگر گوشت افعی را با روغن زیتون و نمک و شبت بپزند خاصیت گرم‌کننده و خشک‌کننده در بر خواهد داشت. شما از آنچه ذیلا ذکر نموده‌ام می‌توانید دریابید که گوشت افعی خاصیت پاک کننده و تحلیل برنده مواد موجود در تمام اجزای بدن دارد و آن‌ها را از راه پوست خارج می‌سازد.

یکی از افراد مبتلا به بیماری جذام به طور اتفاقی شرابی که در آن افعی مرده بود می‌خورد. پس از خوردن آن...

توضیح: در الحاوی زکریای رازی، برای بسیاری از مواد مثل سوسک و عقرب و ملخ چنین درمان‌هایی ذکر شده است.

موافقین ۷ مخالفین ۳

واقعیت نشان می‌دهد وزارت بهداشت از ابتدا با طب سنتی و طبیب طب سنتی جنگیده و هر نوع کاری از جمله ایجاد دانشکده طب سنتی جهت کنترل و مدیریت و کشیدن ترمز طب سنتی بوده است.اعتراف دکتر شکور امیدی

بوعلی سینا را همان طور که بوده با ماشین زمان بیاورید سال ۱۴۰۰، برای او همان اتفاقی می‌افتد که در پست قبل نوشته شد. سال‌هاست بودجه طب‌سنتی حیف و میل می‌شود و اجازه انجام هیچ خدمات طب سنتی در بیمارستان‌ها داده نمی‌شود. سند

طب‌سنتی رشته دانشگاهی دارد اما فارغ التحصیل آن، باید تحت نظر یک پزشک طبابت کند و تنها اجازه تجویزهای داروی خاصی دارد، برای آن هیچ داروخانه و بیمارستان و به طور کل سیستمی تخصیص داده نمی‌شود. هر از گاهی با بهانه یا بی‌بهانه عطاری‌ها یا سلامتکده یا جایی که با زحمت روی کار آمده را پلمپ و داروهایش را مصادره می‌کنند، طب‌سنتی هم از وزارت بهداشت و برخی پزشکان بی‌انصاف ضربه می‌خورد، هم از طرف مدعیان بی‌تخصص و تندرو و دکان‌دارانش، این وضعیت امروز طب سنتی است.

کلیپ دکتر شکور امیدی را ببینید، آیا همچنان حرف‌های من شیشه‌خرده دارد یا که به این دکتر هم منفی می‌دهید؟

موافقین ۵ مخالفین ۶

وقتی به تقویم نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ۱شهریور، روزی است که به نام روز بزرگداشت بوعلی سینا است. ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، معروف به ابوعلی سینا، حکیم و فیلسوف مشهور قرن چهارم هجری است که کتاب‌های مهمی در علوم گوناگونی به یادگار گذاشته که اصلی‌ترین آن‌ها در زمینه طب، منطق و فلسفه است. به گونه‌ای که بعد از گذشت این همه سال همچنان به سختی آثاری بهتر از آثار بوعلی می‌توان یافت.


پرسش اساسی این است که اگر امروز ابن‌سینا در میان ما زندگی می‌کرد چه وضعیتی داشت؟ با نیم‌نگاهی به وضعیت اطبای طب‌سنتی و برخورد وزارت بهداشت غرب‌گرا با آن‌ها، به پاسخ این سوال می‌رسیم.


اگر بوعلی در میان ما بود از طرف پزشکان وزارت بهداشت منزوی می‌شد. عطاری او به دلیل طبابت بدون مجوز پلمپ می‌شد و داروهایش به دلیل غیربهداشتی بودن وسط خیابان آتش زده می‌شد، تنها به دلیل این که مطالبی که می‌گفت همخوانی با آموزه‌های بیولوژی کمپبل و سولومون و طب داخلی هاریسون و میکروب‌شناسی جاوتز نداشت کنار گذاشته می‌شد و از طرف افرادی مثل کیانوش جهانپور به دکان‌داری متهم می‌شد.


سپس بوعلی دستگیر می‌شد و به دلیل آن که تحت نظر پزشکی که به زبان انگلیسی مسلط نبود، کسی را ویزیت کرده بود و در آن مجلس حرف از بلغم و سودا رفته بود، به حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم می‌شد.


احتمالا در سایت وزارت بهداشت هم نوشته می‌شد شخصی به نام بوعلی سینا با لقب شیخ‌الرئیس بدون مدرک دانشگاه علوم پزشکی و حتی گذراندن یک واحد دانشگاهی، ادعای طبابت کرده و متاسفانه با سوار شدن بر جهل مردم به فعالیت‌های طبی و درمانی پرداخته است و نسخه‌های غلط و غیرعلمی که در آزمایشگاه‌ها و لابراتورها مورد تایید قرار نگرفته را منتشر کرده است.


نام‌برده اثری به نام قانون فی الطب نوشته که بنابر ادعای خودش خواسته طب را به شکل قانون در بیاورد که البته با اقدام سریع دکتر‌های ذی‌ربط تمامی این کتب جمع شده و از انتشار شبه علم جلوگیری به عمل آمد.


مینو محرز نیز شب گذشته در برنامه خندوانه اشاره کرد که بیماری داشتم که با مصرف وایتکس رقیق، آبلیمو و دود عنبرنسارا که از نسخه‌های همین آقا بود مراجعه کرد که باعث خنده حضار و ریسه رفتن رامبد جوان شد.


روز پزشک به نام بزرگداشت همین بوعلی سینایی است که عمامه به سر دارد و لباس سفید پزشکی ندارد، زبان عربی و فارسی می‌داند و با انگلیسی آشنا نیست، کل‌‌نگر است و با پروتئین و ویتامین و کربوهیدرات آشنایی ندارد، بوعلی هیچ صنمی با پزشکی غربی و پزشکان ندارد و روز ۱ شهریور فقط مصادره به مطلوبی است از طرف افرادی که یک مرتبه هم قانون را نخوانده، آن را قبول ندارند و از هر فرصتی برای تخریب آن و انزوای مروجینش استفاده می‌کنند.

موافقین ۱۴ مخالفین ۶

می‌بینیم که خداوند حکیم، خود نیز همین قانون و ناموس را رعایت فرموده است. در روزگار بعثت حضرت موسای کلیم، که علم سحر و فنون ساحری و جادوگری در مصر رواج داشت، خداوند موسی را با معجزه‌ای برانگیخت که در آن باطل السحر بود و این رعایت اصل زمان است و اهمیت دادن به آن. سپس خداوند عیسای مسیح را عینا با همان معجزه برنینگیخت، بلکه چون در آن زمان - در محیط بعثت عیسی۔ طب یونانی و درمان امراض رواج داشت، و فرهنگی غالب فرهنگ پزشکی بود، مسیح را با دم عیسوی فرستاد تا بیماران بی‌علاج را شفا دهد و مردگان را زنده کند. این نیز تطابق با زمان است و رعایت معیارزمانی. به هنگام ظهور پیامبر اعظم ما جهان دگرگون شده بود، و در محیط جزیره عربی، چیزی که آن روز رواج داشت و جز عنصر زمانی آن روزگار بود، سخن و بلاغت بود و قدرت تعبیر و ادای احساس. در این هنگامه، پیامبر«ص» با معجزه «کلام» انگیخته شد، و بعثت، قرآنی گشت. این است روش خدایی. خلفای خدا نیز چنین بودند. امام خداپرستان عالم، امیرالمؤمنین علی(ع) اعلام کرد: فرزندان خود را مجبور نکنید تا به آداب وروش خود شما عمل کنند، زیرا آنان برای دوره‌ای آفریده شده اند غیر از دوره شما.

این «غیریت زمانی» را که امام در فاصله میان پدر و فرزند می پذیرد و بدان ندا میدهد و آن را به صورت «اصل تعلیم» پیریزی می‌کند، برای برخی از ما، در میان صد نسل هم مطرح نیست.

چند خطی از کتاب ادبیات و تعهد در اسلام، اثر مرحوم علامه حکیمی

+آیت‌الله جوادی آملی گفت: امروز اگر پیامبری مبعوث شود، معجزه او سینما است.

موافقین ۱۰ مخالفین ۰

نامه کوتاه اما پرحرف علامه حکیمی در امتناع از دریافت جایزه جشنواره فارابی در سال ۸۸


«باسمه ‌الحکیم

اطلاع یافتم که به عنوان یکی از برگزیدگان جشنواره فارابی انتخاب شده‌ام. ضمن سپاسگزاری از اظهار لطف داوران، به استحضار می‌رساند که اینجانب در جشنواره‌ها حضور نمی‌یابد. در جشنواره اخیر نیز حضور نیافته و جایزه‌ای دریافت نکرده است.

همان‌گونه که پیش‌تر هم یادآور شده‌ام، بار دیگر تاکید می‌کنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی ونامرئی بیداد می‌کند، برگزاری چنین جشنواره‌هایی، از نظر اینجانب در اولویت نیست.

در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شده است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتاب‌ها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟ نصاب مقام انسان در معیشت و زندگی به منظور رشد متعالی، رسیدن به اقامه «قسط قرآنی» در حیات اقتصادی است (لیقوم الناس بالقسط) و برخوردار بودن انسان‌ها از حیثیت و کرامت و آزادی در حیات اجتماعی و سیاسی (ولقد کرمنا بنی آدم).

آری، باید بکوشیم تا جامعه ما چنان نباشد که درباره‌اش بتوان گفت: «از دو مفهوم انسان و انسانیت، اولی در کوچه‌ها سرگردان است و دومی در کتاب‌ها!»

دیروز خبر رسید علامه محمدرضا حکیمی، فوت کردند.

موافقین ۱۴ مخالفین ۰
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

آتش بدون دود نمی‌شود، جوان بدون گناه.

احساس می‌کنم اشتباه کردم؛ چندین سالی که وبلاگ نوشتم اصلا متقن نبودم. چندین بار وبلاگ را بالا و پایین می‌کنم، مطالب زیادی نوشته‌ام که زشت بودن یا اشتباه بودن‌شان را الآن می‌فهمم. دائم ویرایش می‌کنم و تغییر می‌دهم، چند روز پیش پستی نوشتم ولی منتشر نکردم که در آن‌ به حرف‌هایی اشاره می‌کردم که با حرف‌های دیگرم تناقض داشت.

عامل اصلی این اتفاق، حرف زدن درباره چیزهایی بود که به قدر کافی درباره‌شان تحقیق نکرده بودم و به مقدار کافی با انسان‌ها ارتباط نداشتم که زشتی‌ برخی صحبت‌ها را درک کنم. این هشتصد و هفتاد و ششمین پست وبلاگ است، اما فقط 136 پست را می‌‌توانید ببینید. تازه در همین‌ها هم پاسخ‌‌هایی که به نظرات می‌دهم، چیزهایی جگرسوز می‌یابم.

هر چه بوده تمام شده، منطق خواندن، دقیق شدن، اندکی تربیت شدن و فهم معرفت‌شناسی فلسفی کمک کرد بهتر بنویسم، همه این‌ها را هم که نمی‌توانستم روز اول به دست بیاورم.

از این رشته به آن رشته هم زیاد شیرجه رفته‌ام، ولی عمق مطالب از بس کم بوده که هر دفعه با سر خونی از جا بلند شده‌ام، شاید مطالب را چند دسته کردم، خوشمزه‌هایش را یک کتاب کردم، تحقیق عمیقی روی مطالب تخصصی کردم و تکمیل کردم و آن‌ها را هم یکی‌یکی مقاله و کتاب کردم، من می‌نویسم تا بمانم و فایده‌ای برسانم، اگر به قصد من می‌نویسم تا حال کنم یا فقط آرامش بیابم می‌نوشتم، قطعا این هدف محقق شده بود و دردی نداشتم ونمی‌ترسیدم که حرفی زده باشم که باعث گمراهی کسی شده باشد. من نمی‌توانستم بیخیال حرکت کردن شوم، هیچ وقت ماشین پارک شده تصادف نمی‌کند، کسی که اشتباهی نکند، حرکتی هم نکرده.

خواهش می‌کنم درباره خودم و وبلاگم نظر بدهید، ناشناس را باز گذاشته‌ام، چیزهایی را بهم بگویید که شاید الآن متوجهش نیستم تا شاید متوجه شوم، کمک کنید مثبت و منفی‌ام را بهتر درک کنم.

موافقین ۱۴ مخالفین ۱

جنگ سوریه سرمایه‌های عظیمی را برای انقلاب اسلامی در منطقه ایجاد کرد که یکی از این سرمایه‌ها لشکر عزیز فاطمیون بود و انقلاب اسلامی را نه یک جغرافیا بلکه به مثابه ایدئولوژی می‌دانستند و پا به رکاب ایستاده بودند.

بر کسی پوشیده نیست که اشرف غنی به شدت وابسته به آمریکا است، تاجایی که در اوج روزهای ابتدایی حمله طالبان به افغانستان به آمریکا سفر می‌کند و اتفاقاتی که در این سفر رخ می‌دهد که قابل تامل است.

طالبان نیز با مرگ رهبر اسبق خود، یک فرد نزدیک به ایران مدیریتش را دست گرفت، اما مدتی بعد ترور شد و حالا رهبری طالبان به دست جریان آمریکایی افتاده و کسی جرات مخالفت با سیاست‌های آمریکا در طالب را ندارد.

با این دو لبه قیچی، برآورد می‌شد تا با یک برنامه‌ریزی، جنگ نیابتی پیش از موعد رقم بخورد و فاطمیون به صورت حماسی به میدان بیاید و سناریوی حزب الله را دوباره پیاده کنند تا از این طریق فاطمیون را ذبح کنند.

جمهوری اسلامی نیز با هوشیاری هنوز در حال برآورد اوضاع است تا نسبت به این بازی پیچیده برنامه داشته باشد. گذر زمان در افغانستان به نفع ماست اما فعلا زمین بازی افغانستان نخواهد بود و محکوم به شکست می‌شویم. رصد اطلاعاتی شرط اول ورود به نبرد است.

موافقین ۷ مخالفین ۲