سکوت

مرغ سحر ناله کن

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

در سال‌های اخیر اگر نگاهی کلی به فیلم‌های سینمایی کشور داشته باشیم، اکثر موارد در مضمون فیلم‌ها با مفهوم ناامیدی روبرو خواهیم شد. فیلم‌هایی که تمام سعی‌شان تاریک نشان دادن جامعه و وضعیت اقتصادی و فرهنگی مردم است که حاصلش چیزی جز تزریق ناامیدی به مردم نیست.
ناامیدی و یأس مفهومی مذموم در آیات و روایات است. زمانی که فرشتگان خدمت حضرت ابراهیم(ع) رسیدند و ایشان را به داشتن فرزندی در سنین پیری بشارت دادند و گفتند: ما تو را به حقیقت بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش! «قالُوا بَشَّرْناکَ بِالْحَقِّ فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ» و حضرت ابراهیم(ع) گفتند: جز گمراهان چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى‌شود. «قالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ»(1)
امیرالمومنین علی(ع) در حکمت ۹۰ نهج البلاغه می‌فرمایند: «الْفَقِیهُ کُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ...» فهمیده کامل کسى است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند، و از لطف الهى مأیوس نسازد...
فیلم (مطرب) آخرین ساخته مصطفی کیایی و پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران درباره یک خواننده کاباره‌ای است که معتقد است انقلاب باعث خراب شدن کار و شهرتش شده و تنها رویایش رفتن از ایران و خوانندگی در خارج از کشور است. این فیلم که پر از شوخی‌های جنسی مبتذل است، خواسته یا ناخواسته در مسیر پروژه خود تحقیری و ناامیدی ایران و ایرانی قرار گرفته است.
فیلم (عصبانی نیستم) درباره یک جوان نخبه دانشجو است که به خاطر بی‌پولی دارد نامزدش را از دست می‌دهد. در این فیلم امکان پیدا کردن یک شخص درستکار، سالم و امیدوار وجود ندارد؛ تمام اشخاص یا دزد هستند یا دلال‌. پدر خانمش، دخترش را به او نمی‌دهد، چون ناامید است و از مشکلات اقتصادی می‌ترسد. دقیقا برخلاف چیزی که صریحا در قرآن آمده و خداوند در سوره نور فرموده: «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»(2) اگر (کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند) فقیر باشند خداوند آن‌ها را بی‌نیاز می‌کند با فضلش...
فیلم (سد معبر) به کارگردانی سعید روستایی درباره یک مأمور شهرداری با نام قاسم است که می‌خواهد با ارثی که از پدر زنش رسیده یک کامیون بخرد و ضایعات جمع کند؛ اما همسرش مخالف است و می‌گوید بعد از سال‌ها منتظر است که یک خانه بخرند و بچه‌دار شوند. قاسم کامیون را قسطی می‌خرد و همسرش برای سقط جنین اقدام می‌کند!
(متری شیش و نیم) ساخته سعید روستایی درباره فردی به نام صمد پلیس مبارزه با مواد مخدر است که به دنبال ناصر خاکزاد تولید کننده و فروشنده مواد مخدر می‌گردد. استدلال ناصر خاکزاد برای خلافکاری در مقابل قاضی این است که به خاطر فقر و بدبختی خانواده‌اش مجبور بوده به این کار رو بیاورد.
چهرۀ مهم و ناامید این سال‌ها آقای نوید محمدزاده است که در فیلم (ابد و یک روز) در نقش یک معتاد فقیر بازی می‌کند که خواهرش سمیه را می‌خواهند به یک خانواده پولدار افغان بدهند و در فیلم دیگری به نام (بدون تاریخ بدون امضا) به خاطر فقر و بدبختی، مرغ‌های ارزانی را به خانه می‌آورد که به دلیل سم موجود در آن‌ها باعث مسموم شدن و مرگ پسر خردسال خودش می‌شود.
واقعیات جامعه یا سیاه نمایی؟
استدلال سینماگران و طرفداران آن‌ها برای ساخت فیلم‌هایی با محتوای ناامیدی این است که بالاخره این‌ها واقعیت‌های جامعه است. سؤال می‌پرسیم که اولا آیا هر چیزی که واقعیت جامعه است و اتفاق افتاده ارزش نمایش روی پرده سینما را دارد؟ و دوما چرا باید صرفا واقعیت‌های منفی آن هم یک طرفه در فضایی سیاه و غیر واقعی به تصویر کشیده شوند؟ چرا نمی‌آییم درباره واقعیتی در جامعه مثلا یک جوان کارآفرین یا تولید کننده اقتصادی که به اقتصاد جامعه کمک می‌کند فیلمی امیدوار کننده بسازیم؟
جالب است بدانیم رتبه یک و پر طرفدارترین فیلم در تاریخ سینمای هالییود در سایت IMDB فیلمی است درباره امید و انگیزه. اگر حتی دنبال تقلید از غرب هستیم نمونه‌های بهتری هم برای الگوگیری وجود دارد که از قضا موضوعات جذابی نیز هستند.
در انتها لازم است رجوع کنیم به کلام امیدوار کننده رهبر معظم انقلاب در ۲۲ مردادماه ۹۷ که فرمودند: «دستگاه‌های تبلیغاتی چه صدا و سیما و چه مطبوعات، چه این وب‌گاه‌های فضای مجازی بذر ناامیدی نپاشند در مردم، جوری حرف نزنند که یک عده‌ای را ناامید کننده از اسلام... گاهی می‌بینی یک جوری حرف زده می‌شود در یک برنامه تلویزیونی و در یک برنامه رادیویی که آدم می‌بیند، عجب! همه در‌ها بسته است... خب نیست این جور! در‌ها بسته نیست، چرا این جور بگویند؟ این را بدانید مطمئناً ملت ایران و انقلاب عزیز اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همچنانی که از مراحل سخت دیگری گذشته است از این مراحل که از آن‌ها ساده‌تر است به راحتی ان‌شاء‌الله خواهد گذشت»
  • ۶ نظر
  • ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۲:۰۱
  • جواد انبارداران

یکی از فوامیل رستوران فرانسوی بالای شهر تهران کار می‌کرد. می‌گفت سالار عقیلی یا مهران مدیری می‌آیند استیک سفارش می‌دهند. دو تا لقمه می‌خورند و مابقی را می‌گذارند و می‌روند. استیکی که مثلا ۲۰۰ هزار تومان هزینه‌اش است. بعد گاهی برخی افراد مایه دار فرومایه‌ بدون این که حتی خود سلبریتی خبردار شود و طرف را ببیند برایشان حساب می‌کردند و می‌رفتند. البته که اجازه نزدیک شدن به خودشان را نداشتند چون بادیگارد نمی‌گذاشت کسی مزاحم شود.

معروفیت مفهومی است که ناخودآگاه روی هر کس که صفت شود توجه مردم به آن شخص جلب می‌شود. باید شخص معروف حواسش را خیلی جمع کند و به رفتار و سکناتش واقف باشد.

وقتی پیک موتوری شدم، هر وقت در خیابان پیک موتوری می‌دیدم می‌فهمیدم چه رنج و زحمتی می‌کشد، وقتی چراغ موتورم خراب شد آن وقت درک می‌کردم اگر کسی در خیابان چراغ موتورش شب‌ها خاموش باشد چه حسی دارد. وقتی موتور نداشتم می‌دیدم راه رفتن چه قدر سخت است و با حسرت موتوری‌ها را نگاه می‌کردم. برای همین وقتی موتور دار شدم گهگاهی می‌زدم کنار و می‌گفتم: آقا کجا میری؟ برسونمت!

اما زمانی که آدم اشرافی بی شرفی مثل فلان وزیر در پورشه می‌نشیند و خانه چند هزارمتری دارد چه می‌فهمد استرس اجاره نشینی و درد محرومیت چیست؟

آقای مهران مدیری جای انتقاد به مسئولین و تریپ منتقد برداشتن استیک‌ت را کامل نوش جان کن!

نه فقط خودت و نه مهمان‌هایت آدم‌هایی نیستند که چیزی برای عرضه داشته باشند. وقتی آدمی داخل کیسه‌اش سیب ندارد چه چیزی می‌خواهد به ما بدهد.

وقتی سلبریتی خودش فرهنگ ندارد چه چیزی می‌خواهد ارائه کند؟ این‌ها که در زندگی شخصی خودشان تر زده‌اند و حتی نمی‌توانند یک ازدواج ادامه دار داشته باشند چه ضرورتی دارد تریبون فرهنگی کشور با سینما و صدا و سیما و اینترنت دست‌شان باشد؟

  • جواد انبارداران

امام علی (ع) کار می‌کرد، بیل می‌زد، چاه می‌کند.

پیامبر گرامی اسلام به شغل تجارت مشغول بودند.

علمای ما صبح تا شب می‌خواندند و می‌نوشتند و تدریس می‌کردند و از پول وجوهات زندگی خودشان را می‌گذراندند.

ائمه معصومین علم لدنی داشتند و نیازی به مطالعه نداشتند.

ما جایی نداریم که امیرالمونین بعد از آن که بار خلافت روی دوش‌شان افتاد دست به بیل زده باشند.

دروس حوزوی نسبت به دروس دانشگاهی حجم و سختی بیشتری دارند. کتاب بهجت المرضیه‌ای که دیپلمی‌ها و سیکلی‌ها در حوزه می‌خوانند در درجه دکترای ادبیات عرب تدریس می‌شود.

شهریه طلاب برای زندگی‌شان کفاف نمی‌دهد و مجبورند کار کنند.

ما ۱۵۰ راننده کامیون داریم که در واقع طلبه‌ هستند و از طلبگی‌ فقط گرفتن شهریه را یادگار دارند.

حدیث متواتر داریم کسی که از دین پول در بیاورد آن پول حرام است.

پولی که به ائمه جماعت داده می‌شود به عنوان هزینه ایاب و ذهاب است.

روحانی مسجد ما هر روز پیاده به مسجد می‌آید.

یکی می‌گفت برو سازمان وقف، آن جا حسابی بخور بخور است.

علامه طباطبایی ۱۰ سال رفت تبریز کشاورزی کرد چون پول شهریه کفاف نمی‌داد و عیال بار بود.

علما به طلبه‌هایی که ده سال در حوزه هستند بیشتر از کسی که سه سال در حوزه است شهریه می‌دهند، در حالی که نوپایان نیاز بیشتری دارند.

علامه حسن زاده آملی از گرسنگی غش کرد.

یک کانال بود در ایتا به نام کمک به طلاب، ۱۲ هزار عضو داشت، به طلبه‌های نیازمند پول می‌داد.

  • جواد انبارداران