مرغ سحر شرش کم شد

سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۰۱ ق.ظ

آری، خبر کوتاه بود و مسرت‌بخش، مرغ سحر بالاخره بعد از پیگیری‌های اهل محل شرش کم شد اما آثار سانحۀ آن همچنان در جسم و روانم وجود دارد و هنگام سحر ناخودآگاه درگیر PTSD می‌شوم و ایضا یک پانیک پشتش.

در واقع حوالی صبح و بین‌الطلوعین یعنی زمانی که این مطلب را می‌نگارم، روح یک شمالی رامسری که بدنش پر از امواج رادیواکتیو است در من حلول کرده و آمادۀ درگیری هستم، کافی است یکی از دوستان از راه برسد و بخواهد مثلا دری را محکم ببندد تا به‌صورت کاملا هیجانی فاقد هر گونه عملیات شناختی او را ما بین همان در گذاشته و آن را محکم ببندم.

مرا یاد اولین قسمت رمان دارن شان می‌اندازد، انگاری این خروس در من چیزی باقی گذاشته با رفتنش و حالا که محله ساکت شده و این خروس بی‌محل از اینجا رفته، همچنان وجوه جنگاوری او در من قرار دارد.

امیدوارم که بعد از ذبح او را چرخ کنند و بدهند همان را چند تا مرغ دیگر بخورند و یکی از آن مرغ‌ها تخمی بگذارد و آن تخم اتفاقی دست من برسد و من هم یک املت سوسیش کنم و بعد به معنای واقعی کلمه بخشی از آن خروس در من جریان یابد تا ترکیب تز و آنتی‌تز، سنتزی را رقم بزند و بعد هر روز بروم در بلندای پشت‌بام و بلند فریاد بزنم لعنت بر، لعنت بر، لعنت بر، یعنی سه عامل مهمی که باعث شدند وضعیت قطعی برق و اینترنت روزانۀ ما به این وضع بیفتد که یکی از آن‌ها فرد نابلدی است که رئیس جمهور شده و دومی گروهی هستند که به او رأی دادند و سومی گروهی هستند که اولی را تأیید کردند تا وارد کارزار انتخابات شود.

پیش از انتخابات فقط یک توییت زدم و آن هشدار به مردم بود که اگر این جناب رأی بیاورد منتظر قطعی برق مانند زمان روحانی باشید و حال هر روز اخباری می‌شنوم از سوختن وسایل خانگی، جدیدا یک فریزر و یک چرخ خیاطی از فامیل سوخته و باز شنیدم فریزر یکی دیگر سوخته و البته بنده هم منتظرم وسایل برقی خانه‌مان بسوزد.

قطعی برق علاوه بر سوزاندن وسایل خانه‌ها، دارد بازدهی ادارات را که همینطوری بازدهی ضعیفی داشت را هم ضعیف‌تر می‌کند گاهی دو ساعت برق از 7 الی 8 ساعت کار کارمندی را حذف می‌کند و گاهی اوقات دو ساعت هم اینترنت می‌رود چون لابد یکجای دیگر شهر برقی رفته که اینترنت را با خود برده و در ساختمانی که ما هستیم همزمان با قطعی برق دو ساعتی آب هم می‌رود چون پمپی نیست که آب را به بالا بفرستد.

و تازه این‌ها که چیزی نیست، خراب شدن مواد غذایی کارگاه‌های مختلف از خمیر نانوایی‌ها بگیر تا حتی کارگاهی که دیدم با پسته و تنقلات چیزهایی درست می‌کردند و مردن مرغ مرغداری‌ها، حاصل این انتخاب احمقانه است و به‌نظر انتخاب احمقانه فقط به‌خاطر مردم نیست که آن‌ها غالبا با این سطح فکر و اندیشه و دانایی مقصر اصلی نیستند، احمقانه از جایی آغاز شد که این ساختار هر 4 سال عوض شدن رئیس‌جمهور بنا نهاده شد و سرنوشت یک کشور دست تاس انداختن‌ها و تبلیغات‌ها شد نه پای استعدادها و ارزشمندی‌ها و سپس تناقض آمد، مسؤولی که با چپیه سفید داد می‌زد مرگ بر آمریکا اما دخترش در همان آمریکا داشت بین چند تا پسر در دیسکو دنس می‌رفت.

آیا انتظار داریم مردم بایستند پشت دورویی‌ها و تناقض‌ها و با دیدن عوضی‌ها چیزی نگویند؟ آیا پدر خانواده‌ای که از نداشتن هزینه رهن و اجاره آواره شهر شده است برود بایستد پشت مسؤولان فاسد ریاکاری که خانه‌های چندهزارمتری دارند؟

البته که همه مسؤولان به این روایت کثافت نیستند و مسؤولانی که از دل و جان مایه می‌گذارند را به چشم دیده‌ام و حاضرم جانم را برایشان فدا کنم، اما با حماقت آن‌ها که تصور می‌کنند واقعا آلترناتیوی می‌شود با سر کار آمدن حرامی‌ها برای حکومت پیدا کرد چه کنم و با سردرگمی و گیجی و گنگی و گهگاهی استحاله و گذر برخی انقلابی‌ها در این اوضاع چه کنم؟

همیشه ته این حرف‌ها این می‌ماند که باید فقط به وظیفه عمل کرد و پذیرفت که اگر هر حکومتی جز حکومت مهدوی اگر همه چیز تمام می‌شد وجود امام زمان اصلا عبث و بیهوده بود و ظهور و انتظار برای ظهور هم پرت و پلا می‌شد، پس حتی آخوندها هم باید بدانند اگرچه وظیفه‌ای دارند و نباید مثل انجمن حجتیه دست روی دست بگذارند، اما باید هم بدانند تکوینا و خلقا، هیچ حکومتی همه‌چیز تمام نخواهد شد جز حکومت مهدوی.

در دعای عهد هست که از خداوند می‌خواهیم به وسیله ظهور، بندگانِ مُرده و چه‌بسا شاید همین انقلابی‌های گیج و محافظه‌کار و ندانم‌گرا را زنده کند که در جنگ شناختی طوری تیر خوردند که بوی تردیدشان حالمان را به هم می‌زند، احی به عبادک شاید همین باشد که با آمدنش بندگان زنده می‌شوند.

این قلم هم چیز عجیبی است، از خوشحالی برای رفتن یک خروس با سیاست حرکت می‌کنیم و با ظهور تمام می‌کنیم، گرچه همه چیزش رزق و قسمت من و شماست.

موافقین ۶ مخالفین ۱
سلام علیکم
خروس خوبه.
فعلا در عده‌ای زیادی از مردم، روح گاو و سگ و الاغ حلول کرده!
طرف به جای اینکه یقه پزشکیان رو بگیره، پاچه انقلابیون رو میگیره، به متدینین شاخ میزنه و امیدش به ترامپه!

+ محافظ لوازم برقی چیز خوبیه.
سلام
حیوانات شعور بیشتری دارند به‌نظر
محافظ هم فایده نداره
یکسری محافظ کلی هست که کناز فیوز گذاشته میشه از اون‌ها باید بگیرم
گروه دوما اصرار دارن اگه هرکس دیگه‌ای جای اولی بود اوضاع بدتر هم می‌شد
فلذا به حکومت و رهبر لعنت میدن و راهشون رو میکشن و میرن و عین خیالشون هم نیست...
بله متاسفانه درست میفرمایید
ساختار مردمسالاری دینی دموکراسی جمهوری هر اسمی رویش بگذاریم این است که در نهایت نفهم‌ها می‌توانند بر کشور حکمرانی کنند
داشتم به این منحنی ای که خلق کردی فکر میکردم. خروس، سیاست و امام زمان و چقدر لطیف و نرم از هریک به دیگری رسیدی. این دست مریزاد نداشته باشد، پس چه داشته باشد. چشمانم از هیجان میدرخشید که با خط آخری که نوشتی مواجه شد.
استاد! استاد! شما وقتی هستی، گویی که زبان فارسی همچنان زنده ست.
دور از جان استاد کزازی D: :))
سلطان میرزای اول، سر خشوع باید جلوی شما خم کنیم و برویم مستقیم به سمت سجده‌گاه، شرمنده می‌فرمایید، بنده مجنونی بیش نیستم که قلم را دست ناخودآگاهم میسپارم تا هر چه می‌خواهد بنوازد، چندی پیش در وبلاگ شما میچرخیدیم که منفی‌های پای پست‌هایتان را دیدیم و همین موجب فریاد احسنت‌مان شد که خودتان هستید و به مردم کمتر اهمیت میدهید و هستید آنچه هستید ما نیز شاگردی از شاگردان غلام‌سیاه‌های شماییم
مداحا تهش همینو میگن
میگن این رزقتون بود که ورد مداحی امشبمون شد
ترکیب آخوند و پزشک و مداح
می خواستی چی بشه
هگل چی میگه وسط دعوای خروس و سوسیس تخم مرغ؟
هگل آمده بود سربزند و کشتی آزاد بگیریم با هم و سپس تز و آنتی‌تزمان قاطی شود حاصلمان شود سنتز
مداح و آخوند درون موجبات این حرف‌ها میشه، همین کامنت هم رزق ما بود
وات ایز ایت؟
ایت؟
جسم بدون جان خروس رو می‌فرمایید؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.