هر کس به یک نحوی روزهاش را باز میکند
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۳۰ ق.ظ
وضعیت فلسطین این چند روز آشفته بود. امانی المحدون، آن خانم باردار فلسطینی منتظر به دنیا آمدن فرزندش و دیدن صورت نوزادش بود که جایش آتشِ بمبِ اسرائیلی را دید؛ این رمضان، پدر خانواده منتظر افطاریهای غم انگیزی خواهد نشست؛ در نبودِ همسرش و فرزندی که دیگر نیست. این مرد تنها پای سفرۀ غم مینشیند و روزهاش را با اشک باز خواهد کرد.
انتظارها خیلی فرق کردهاند، عوض شدهاند، آدمی منتظر یک چیز مینشیند و چیز دیگری به او میدهند مثلا ما این جا در ایران منتظر خوردن زولبیا و بامیه هستیم و آنها در فلسطین منتظر خوردن موشک.
این روزها هر کسی در هر جایی به شکل خودش روزهاش را باز میکند.
از تمام رفقایی که در پست قبل باعث شدند بحث خوبی شکل بگیرد ممنونم و خوشحالم که در این بحث چیزهای زیادی به من اضافه شد اما این پست را مثل 100 پست دیگری که نوشته شده و در حالت پیشنویس قرار دارند در حالت پیش نویس گذاشتم تا مخاطبین وبلاگ با خواندن شبهات مطرح شده دچار تزلزلی در عقایدشان نشوند. از اول هم اشتباه بود این مسائل این جا مطرح شود و باید در فضای خصوصیتر و تخصصیتری گفته میشد. در هر صورت هر چه بود تمام شد.
من اگر حرفی میزنم فقط معنای همان جمله را بفهمید نه معانیای که برداشت میکنید، بعد من باید بنشینم و دو ساعت توضیح بدهم که قضاوت شما غلط است و من منظورم معنای همان جمله است نه تیکه انداختن.
در مورد مباحث عقلانی و فلسفی ما باید تعبّد در عین تفکر داشته باشیم یعنی اگر جایی شک کردیم و سوالی داشتیم یک دفعه مذهب را stop نزنیم و قطع کنیم و بگوییم ما شک کردهایم و تا شکمان برطرف نشود نماز نمیخوانیم، نه در عین مذهبی بودن سوالات خودمان را هم بپرسیم.