سکوت

مرغ سحر ناله کن

طلبه کار کند یا نکند؟

يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۵۲ ق.ظ

امام علی (ع) کار می‌کرد، بیل می‌زد، چاه می‌کند.

پیامبر گرامی اسلام به شغل تجارت مشغول بودند.

علمای ما صبح تا شب می‌خواندند و می‌نوشتند و تدریس می‌کردند و از پول وجوهات زندگی خودشان را می‌گذراندند.

ائمه معصومین علم لدنی داشتند و نیازی به مطالعه نداشتند.

ما جایی نداریم که امیرالمونین بعد از آن که بار خلافت روی دوش‌شان افتاد دست به بیل زده باشند.

دروس حوزوی نسبت به دروس دانشگاهی حجم و سختی بیشتری دارند. کتاب بهجت المرضیه‌ای که دیپلمی‌ها و سیکلی‌ها در حوزه می‌خوانند در درجه دکترای ادبیات عرب تدریس می‌شود.

شهریه طلاب برای زندگی‌شان کفاف نمی‌دهد و مجبورند کار کنند.

ما ۱۵۰ راننده کامیون داریم که در واقع طلبه‌ هستند و از طلبگی‌ فقط گرفتن شهریه را یادگار دارند.

حدیث متواتر داریم کسی که از دین پول در بیاورد آن پول حرام است.

پولی که به ائمه جماعت داده می‌شود به عنوان هزینه ایاب و ذهاب است.

روحانی مسجد ما هر روز پیاده به مسجد می‌آید.

یکی می‌گفت برو سازمان وقف، آن جا حسابی بخور بخور است.

علامه طباطبایی ۱۰ سال رفت تبریز کشاورزی کرد چون پول شهریه کفاف نمی‌داد و عیال بار بود.

علما به طلبه‌هایی که ده سال در حوزه هستند بیشتر از کسی که سه سال در حوزه است شهریه می‌دهند، در حالی که نوپایان نیاز بیشتری دارند.

علامه حسن زاده آملی از گرسنگی غش کرد.

یک کانال بود در ایتا به نام کمک به طلاب، ۱۲ هزار عضو داشت، به طلبه‌های نیازمند پول می‌داد.

  • ترومازادۀ فرهنگی

نظرات (۱۷)

  • محمد قاسم پور
  • ما که کار می‌کنیم.
    اما واقعا می‌شد مدیریت حوزه طور دیگه‌ای باشه که طلبه‌ها یا کار نکنن یا کار مرتبط با درس داشته باشن!

    زی علما هم مهمه. خود همین علمای بزرگی که الآن داریم، انصافا اگر در حد طلبه‌ها زندگی می‌کردن وضع طلبه‌ها طور دیگه ای بود.

    یادمه سال 88 که دبیرستانی بودم و انتخابات بود، میرحسین موسوی رفت خونه‌ی آیت الله جوادی آملی، من دهنم وا موند! عجب خونه‌ای داشت!
    شاید خیلی‌ها نگاه کنن و بگن که نه این عادیه، اما واقعا چندین درجه از زندگی ما بالاتر بود!
    نتیجه‌ش این میشه که این حضرات نمی‌تونن الگوی ما باشن و هرچی حرف بزنن، کسی گوش نمیده!



    حرف زیاده، بگذریم!
    پاسخ:
    حرف برای داد زدن بسیار است
    بنده خدا رحیم پور رفت حرف حق زد که حوزه سکولار شده و داره فقه طهارت نجاست میگه همه پریدن بهش حتی عالمی که به عنوان انقلابی میشناسیمش
    من نظرم اینه لوس بازی رو کنار بزاریم و بگیم آره مشکلات حوزه رو وسط جامعه نگید و توی خودتون حل کنید که حل هم نمیشه و تجربه اکبر نژاد نشون داده بی فایده است
    باید در ادامه خط امام این بدبختی‌ها رو سرشون داد بزنیم کار دستشون بیاد. مطالبه جمعی باشه برای تخریب‌شون، باید منزوی‌شون کنیم، از بزرگش تا کوچیکش.
    یک روز من اینو عملی میکنم
    فکر کنم درستش اینه که مثل دانشگاه هرکسی که دنبال علم یا مدرکی هست باید شهریه بده نه که شهریه بهش بدن و در ضمن چه اشکالی داره درکنار طلبه بودن یه شغلی هم داشته باشن
    من طلبه میشناسم که گچکاره اتفاقا گچکار قابلی هم هست یعنی درآمدش اول از گچکاریه
    پاسخ:
    خیلی هم عالی
    بسیاری از حرف و حدیثا هم پشت سر طلبه‌ها کم میشه اگر کار بکنند
    انصافا درس های حوزه طوری نیست ۲۴ ساعته بخوان درس بخونن
    روزی ۴، ۵ ساعتم کار پاره وقت کنند که از گشنگی نمیرن خوبه
    سلام برادر! عزاداریت قبول. الان من متوجه نشدم شما موافقی که طلبه کار کند یا نکند؟
    پاسخ:
    سلام
    کم پیدایی
    من خودم موافقم طلبه باید کار کنه ولی طوری نباشه که از طلبگیش بیفته
    اگر تونست در جهت طلبگیش یک کاری بکنه مثلا ویراستاری نویسندگی آموزش پژوهش و...
    راستش هستم ولی این روزها باید مطلبی در خور و شایسته این روزها بنویسم که بلد نیستم. میترسم خرابکاری کنم... ممکنه چیزی که در دل من میگذره، منافات داشته باشه با چیزایی که تو کتابا نوشتن و دیگران رو بر علیه بنده بشورانه...:)
    +به نظرم کار برای همه ست. طلبه و غیر طلبه نداره.
    درسته که شما رسالتی دارید و باید ورز داده بشید تا بتونید به درست ترین شکل ممکن و جدیدترین روش ها تبلیغ دین بکنید، ولی خوب از گرسنگی هم که نباید غش کنید.
    اولش فکر میکنم که خوب یه لقمه نون بسه دیگه. یه شکمی سیر بشه تا بتونید عقب نمونید از یادگیری. همسر هم که قطعا همراه و هم پایه ست.
    بعد میگم خوب بچه که فقط نباید شکمش سیر بشه. چیزهای دیگه هم لازم داره. خوب سرپناه چی؟ سرپناه هم که میخواید و بعد هرچی بیشتر فکر میکنم میبینم لااقل و کمِ کم ماهی سه تومن لازم دارید. ایاب و ذهاب و ...
    پس بهتره که سخت کار کنی....و ریاضت بکشی تا علوم هم یاد بگیری. نشستم لب حوض و میگم لِنگش کن. نه؟
    پس باید ساعاتی رو که برای استراحت اختصاص داری، درس بخونی. خلاصه باید یه برنامه ریزی ای بکنی. و این مستلزم اینه که روزی 2 ساعت بیشتر نخوابی و برای اینکه بتونی دووم بیاری باید از ما خرید کنی. "قهوه داروگارما (مثلا اسمش بود) "
    قهوه و نسکافه و کافی میکس های "داروگارما" رو میتوانید از فروشگاه های فلان خریداری کنید. همین الان عدد یک را به شماره ای که بعدا میدم پیامک کنید. قیمت آن فقط 1 میلیون تومان میباشد که با ارسال پیامک 999999 تومن میشود....
    .
    .
    .
    .
    .
    برو نجف. عالِم شو برگرد/
    پاسخ:
    داشتم جواب کامنتت را می‌نوشتم این هوا که گوشیم خاموش شد.
    حاجی حرف بسیار است، به نظر من آدمی که پدری متمول داره مثل ابن سینا و ملاصدرا بیاد طلبگی یا شخص طلبه بهتره مجرد بماند یا حداقل یک شغلی پاره وقت برای خودش جفت و جور کنه.
    چون با چنین وضعیتی طلبه یک سربار حوزه بیسواد تشنه پول میشه که با کار کردن کل وقتش میره
    علامه حسن زاده آملی از گرسنگی غش کرد.
    منبع این حرفت کجاست؟
    پاسخ:
    سلام
    یکی از واعظین خاطره‌ای تعریف می‌کرد از ایشون که در اوایل طلبگی به خاطر فقر و نداری از گرسنگی غش کردند
  • آقای سر به‍ راه
  • طلبه ها می خوان مشکلات دین و مردم حل کنند ولی مردم باید بیان مشکلات اینارو حل کنند


    امام علی موقع خلافت کار نمی کرد؟
    پاسخ:
    به گفته عین صاد در کتاب نقد حوزه و روحانیت بعد از وقتی که خلافت بر دوش علی افتاد دیگه دست به بیل نزد و وقت سر خاراندن نداشت
  • فاطمه قلی‌پور
  • بعد مدتها یه پست خوب خوندم اینجا.
    پاسخ:
    کاربری مذکور با شناسه فاطمه قلی پور!
    آیا فکر نمی‌کنید جای بدآیند و خوش‌آیند خود دارید کلمات بد و خوب را به کار می‌برید؟ :))
  • عـلیـرضـ ـا
  • بنظرم طلبه‌ها میتونن جذب آموزش و پرورش بشن و دین و زندگی یا عربی درس بدن.
    میدونی چرا جواد؟
    به خاطر اینکه معلم های دینی ما کنکور‌زده هستن و به جای «دین و زندگی»، «دین و کنکور» تدریس میکنن!
    اگه طلبه‌ها وارد مدرسه بشن، هم فضای معنوی مدارس بهتر میشه و هم کیفیت این درس‌ها میره بالا.
    پاسخ:
    از پایه ۶ به بعد می‌شود پاسدار، ارتشی، وکیل، قاضی، فسیل، مشاور روانی و معلم آموزش و پرورش شد
    استخدام هم می‌کنند
    ولی به نظرم طلبه جماعت اگر داغانه همان طور که در زندگی قبلی داغان‌هایش در مدارس به پست ما خوردند بهتر است سمت مدرسه نیایند

    آره بابا چه اشکال داره اصا در تضاد نیستن که
    پاسخ:
    بسیار خوب
    ولی پاسخ می‌دهند حجم درس‌ها و کارها بسیار زیاد است و امکان کار وجود ندارد چون باید روزی ۱۰، ۱۵ ساعت کار علمی بکنند.
    سوالی که ما می‌کنیم: کسی که ۱۰، ۱۵ ساعت کار علمی می‌کند خودش یک پا علامه است در عصر و زمان ما و این آدم دیگر روی زمین نمی‌ماند که بخواهد بیکار باشد! لذا این ساعت کار طبق مشاهدات میدانی چاخانی بیش نبوده و یکی از افسانه‌های توجیه گرانه تنبلی است.
  • رفیقِ نیمه راه
  • پناه میبرم به خدا...
    پاسخ:
    لباس نپوشیده
    خلع لباسمون نکنند
    صلوات
    در شرایط موجود طلبه برای گذران زندگی مجبوره کار کنه

    اما درستش اینه اگر طلبه قراره واقعا عالم به دردبخور بشه، دغدغه معاش نداشته باشه و زندگیش به لخاظ مالی کاملا تأمین بشه.
    قدیم بعضی از خیرین طلبه به دردبخور میدیدن زندگیش رو به عهده می گرفتن تا بدون دغدغه به مسئولیت اصلیش برسه.

    چه بسا اگر این طور بود وضع حوزه هم این نبود.
    پاسخ:
    جبره، چاره‌ای نیست
    خیلی خیلی خیلی مشکل زیاده
    مرد میخواد دووم بیاره و بتونه خوب کار بکنه و برای حکومت اسلامی مفید باشه
    اغلب طلبه های به درد بخوری که دیدم( به درد بخور با تعریف شخصی خودم و نه مطلق)
    هیچکدومشون طلبگی تنها منبع درآمدشون نیست
    مشغولن به معلمی، آموزش نویسندگی، کارگاه تولیدی خانوادگی، کسب و کار خانگی، کشاورزی، مشاوره، تولید محتوا، کار رسانه ای و...
    اینها اتفاقا فعالیت های دینی و طلبگی شون هم پر رنگ تر و پر بازده تر به نظر میاد!
    پاسخ:
    به نظر میرسه یکی از دلایل خمودگی و بی انگیزگی طلاب همین مشکلات مالی باشه که اگر شخص تامین باشه و خیالش راحت باشه فکرش رها میشه که درست کارش رو انجام بده.
    حالا ما جزو به درد بخورهاییم یا به درد نخورا؟ 
    هییی ...
    شما جزو متفاوت ها هستید
    نوع فعالیتتون به عنوان یه طلبه چیزی شبیه روی لبه ی تیغ حرکت کردنه
    آدم هایی با تفکرات انتقادی و روحیه خط شکن حرکتشون خیلی به میزان اتصالشون به حق وابسته است
    ممکنه خیلی متفاوت عمل کنند و مسائلی رو ببینند که به چشم کمتر کسی میاد و علی رغم برچسب خوردن ها و تحمل حرف های سایرین به حرکت درستشون ادامه بدن و همین موجب تمایز عملکردشون میشه
    یا دچار آفت این مسیر میشن و به خاطر تفکرات و انتقاداتشون و به عبارتی در اقلیت بودنشون انقدر به چشم میان که یهو نفس انتقاد کردن براشون اولویت پیدا میکنه و مبناشون صرفا انتقاد کردن میشه بدون توجه به شرایط و معیار ها و یه جاهایی ضوابط حق رو زیر پا میذارن...
    من استقبال می کنم از این تفکرات و برای سلامت یک جامعه این نوع تفکر و کنش ها رو ضروری می دونم
    آدم های این شکلی قابلیت این رو دارند که به پیشرفت جامعه خیلی کمک کنند، نمیذارن ضعف ها و زخم ها بمونن و چرک کنن حواسشون به سلامت جامعه هست ولی بعضی هاشون هم انقدر جوگیر میشن که پتانسیل به قهقرا بردن جامعه رو هم دارن!

    قطعا نظر بنده در حرکت دیگری اهمیت خاصی نداره و نباید داشته باشه صرفا دید خودم رو به عنوان مخاطب شرح دادم
  • فاطمه قلی‌پور
  • خیر. پست وبلاگ خوب، ویژگی هایی داره که اگ یه پست داشته باشه میشه خوب و نداشته باشه میشه غیرخوب.
    بارها هم شده که از یه پست غیر خوب، به دلایل شخصی خوشم بیاد.
    پس خوشامد و بدآمد من به ماهیت پست مربوط نیست.
    پاسخ:
    آخه اون پست‌های نقد سینمایی یا مینی‌مالیسم چشون بود که مستحق پست خوب نبودن؟ 😭😭
    برای هر کودوم چند ساعت وقت گذاشتم
  • مهدی اجاقی
  • همیشه یکی از حسرت‌های بزرگ زندگیم، نرفتن به حوزه بوده! با معدل بالا دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم و دانشگاه فیزیک خوندم و تخصص اصلیم هم برنامه‌نویسی و آی‌تی است! ولی منبع درآمد فعلیم یک مغازه ساده است که بزور بتونم کرایه خونه و مغازه و خرج زندگی خودم و همسرم رو دربیارم؛ باور کن نحوه‌ی زندگی من و همسرم دست کمی از طلبه‌های سطح یک و دو نداره :)))
    عمده مشکل ما تو دانشگاه و حوزه این نیست که کسی شهریه بگیره یا نه، اینه که گند بزنن به استعدادهای جوانان ما و اگر کسی مثل امثال منو شما مقید باشه و اهل پارتی‌بازی و حرام‌خوری نباشه، ته تهش اینه بعد کلی تلاش و شب‌بیداری برای حداقل درآمد به حداقل شغل‌ها رضایت بده. و از تمام آرمان‌هاش دست بکشه.
    این مشکل اصلی حوزه و دانشگاه است، که متاسفانه بعد انقلاب حوزه بیشتر و بیشتر شبیه دانشگاه شد. و تو این سیستم، انگل‌ها همیشه بیشتر رشد خواهند کرد ...
    پاسخ:
    سلام آقا مهدی
    انسان همیشه از چیزی که هست ناراحته و تصور میکنه دیگران خوشبخت هستند، مجرده میخواد متاهل بشه، متاهله میخواد مجرد باشه، حوزه میره عقده دانشگاه داره، دانشگاه میره حسرت حوزه.
    از این جهت خیالت رو راحت کنم که اگر هم حوزه هم می‌اومدی شاید ناراحت بودی که چرا دانشگاه نرفتی، حوزه بعد ۶ سال فوق‌ دیپلم حوزوی میده که ارزش زیادی در قیاس با مدرک دانشگاهی نداره در حالی که شما توی دانشگاه ۶ ساله میتونید فوق لیسانس بگیرید.
    دروس حوزه متمرکز هست روی فقه و اصول، و در واقع اگر چه افراد مجتهد میشن ولی ممکنه دین شناس نشن و یک بار کامل قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام رو نخونند.
    شما برای چه هدفی دوست داشتید به حوزه بیایید؟
  • مهدی اجاقی
  • یک چیزی رو تو زندگی تجربه کردم، وقتی تو محیط مرتبط قرار بگیری، ناخودآگاه ترغیب می‌شی بیشتر بخونی و بیشتر یاد بگیری.
    بنده کلا علاقه شخصی به دروس دینی دارم و کلا یادگیری هر چیزی به اسلام ربط داره! از فلسفه اسلامی گرفته تا تفسیر قرآن و ...! می‌دونم شاید این چیزها تو حوزه تدریس نشه یا خیلی جدی نباشه و در حد واحد پاس کردن دانشگاه! ولی فکر کنم بشه تو حوزه چند تا آدم حسابی پیدا کرد که مسیر درست رو نشونت بدن ...
    به همین دلیل همیشه دوست داشتم برم حوزه ولی مشکلات زندگی نذاشت ...
    پاسخ:
    حتما جو و افراد و هم‌حجره‌ای‌ها تاثیرگذار هستند و اساتید عجیبی که در حوزه هستند جای دیگه پیدا نمیشن، قبلا درباره یکی از اساتیدم زیاد مطلب گذاشتم که چطور تمام زندگی و فکر و ذکر من رو گرفته بود و باعث تغییرات زیادی شد.
    از این حیث اگر کسی خودش پایه باشه و توکل کنه قطعا جا برای رشد زیادی داره، علاوه بر این که فضا مناسب علم‌آموزی شخص با اندک پول شهریه هم هست.
    اما همین جو و تاثیرگذاری افراد گاهی کاملا عکس جواب میده و بدترین و به‌دردنخورترین مفت‌خورها داخل حوزه پیدا میشن، برای همین هم ممکنه بهترین‌ها از حوزه خارج بشن و هم بدترین‌ها.
    این یک مشکل جدی است که اگر جو مدرسه‌ای خراب باشه همه افسرده و خسته و فشل میشن، اگر جو حجره‌ای فساد باشه همه فاسد میشن، اگر فضای حجره دیگری علمی و بر اساس تقوا باشه همه آدم‌های کاردرستی میشن، برای همین گاهی بزرگان با هم رشد می‌کنند، مثلا می‌شنویم که فلان آیت‌الله و فلان عالم با هم، هم بحثی بوده‌اند، القصه حوزه به قدر خوب بودن، خطرناک هم میتونه باشه‌.
    من خودم دیدم دوستانی که کارشان شده بود خوردن و خوابیدن و گعده گرفتن و خندیدن، یا حجره‌ای که زندگی‌شان بازی کامپیوتری کردن می‌شود، یا حجره دیگری که شب و روزشان فیلم بدون سانسور دیدن بدون هیچ حاصلی می‌شود، درباره فسادها هم نگویم که جایش نیست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.