سکوت

مرغ سحر ناله کن

۵ دلیلی که همیشه مانع کافر شدنم شدند

دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۳۹ ب.ظ

۱. برهان نظم: اگر چه فیزیک کوانتوم و زیست شناسان سعی دارند بگویند وجود حیات در کره زمین کاملا اتفاقی بوده و هیچ دلیل و فلسفه‌ای پشت زندگی انسان نیست اما هرگز نمی‌توانم باور کنم که خلق انسان بر اساس تصادف و صرفا تنازع بقا بدون جهتی اتفاق افتاده باشد. این قضیه آن قدر محال است که ما دست هایمان را به صورت تصادفی روی کیبورد بکوبیم و نوشته شود: بنی آدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش ز یک ‌گوهرند.

۲. برهان صدیقین: هر ممکن الوجودی نیاز به واجب الوجود دارد و امکان ندارد خلقی اتفاق بیفتد بدون این که منتهی به جایی شود. خلقت باید به یک خالق اولیه‌ای متصل باشد و تسلسل هم محال است.

ساده‌تر بگویم که ما به عنوان یک موجود ممکن الوجود که امکان وجود داشتیم و علت وجود بهمان داده شد و الان وجود پیدا کردیم قطعا باید برسیم به جایی که علت ما و علت علت ما و علت علت علت ما به آن جا می‌رسد. یک وجود واجب که وجود داشتن برایش ضروری است و بدون او امکان وجود هیچ ممکن الوجودی امکان ندارد، چون بدون علت اولیه هیچ چیز وجود پیدا نمی‌کرد.

خلقت مثل یک زنجیر است که باید حلقه اول داده شود تا  حلقه دومی وجود پیدا کند و همین طور تا حلقه آخر.

۳. حافظ شدن میرزا کاظم ساروقی: در وقت‌هایی که در صحت و سُقم قرآن شک ‌می‌کردم یاد پیرمرد بیسوادی می‌افتادم که به خاطر اخلاصش یک دفعه حافظ کل قرآن شده بود. کسی که پیش علمای متعدد برده شد و در کشورهای مختلف ازش امتحان گرفتند و ثابت شد حافظ کل قرآن شده و این نشان می‌دهد اگر قرآن بر حق نبود امکان نداشت چنین چیزی اتفاق بیفتد. چرا نباید آن پیرمرد حافظ کل انجیل، تورات یا اوستا می‌شد؟

۴. تجربیات NDE و کتاب ۳ دقیقه در قیامت: مطالعه تجربیات مرگ برای من یکی از یقین آورترین چیزها بود که هرگز دست از دینم نکشم. اگر چه ابتدا در خود همین تجربیات هم شک کردم ولی مواردی بود که نمی‌شد بیخیال‌شان شد. کتاب ۳ دقیقه در قیامت چند جا داشت که ثابت می‌کرد که اطلاعات موجود، تخیلات مغزی فرد از دنیا رفته نبوده، مثلا جاهایی که شهادت دوستانش را پیش بینی کرده بود یا ثواب حسینیه وقف شده پیرمرد بدهکاری که هیچ کس از وقفش خبر نداشت را گرفته بود.

تجربیات پس از مرگ یکی از دلایل مهم بر اثبات روح هم بودند.

۵. امدادهای غیبی در زندگی بزرگان و شهدا و چیزهایی که در زندگی خودم ‌دیده‌ام: این که شهید شفیعی ۱۶ سال جنازه‌اش سالم مانده بود با این که بعثی‌ها روی جنازه‌اش پودر تخریب جنازه ریخته بودند و ۳ ماه او را زیر نور خورشید گذاشته بودند و باز هم پیکرش سالم مانده بود.

این که عارفی یک دفعه بدون آن که چیزی بگویم بپرد و جواب سوالم را بدهد یا که دغدغه ذهنی‌ام را درست کند. و مواردی که به شخصه دیدم که بیانشان نمی‌کنم.

این‌ها همه مواردی بودند که باعث شدند در گیر و دار شبهات هرگز از دینم دست نکشم و با یقین ادامه بدهم..

  • ترومازادۀ فرهنگی

نظرات (۱۹)

کاش انسان توانایی درک ماهیت و چیستی واجب الوجود رو هم داشت
پاسخ:
اگر بنده خوبی بشیم یک چیزهایی نشون‌مون میدن
ولی درک ماهیت و چیستی واحب الوجود امکان نداره، چون نمیشه به ذات خدا محیط شد(احاطه پیدا کرد) چون نشانه نقص ذاتیشه
خدا معاذ الله مثل مفهوم درده، خودش رو نمیبینی ولی از آثارش درکش میکنی. یک نفر وقتی میگه درد دارم نمیتونه درد رو نشون بده بلکه از آثاری که داره، اون اثر بدنی که فرد داره میفهمه چیزی به نام درد هست.
خدا هم اگر چه ماهیتش رو درک‌نمیکنیم ولی از طریق آثار و صفاتش درک‌میشه. 
جالب بود اما ممکنه ی سریا بگن موارد شهید و.. ساخته ادیان باشد و برای ما ساختن.. و واقعیت ندارد
(شنیدم ک این طوری میگن، چطور میشه اثبات کرد براشون؟! )
پاسخ:
آدم‌های مقابل حرف بیخودی زیاد میزنند
مهم اینه که آیا شخصا فکر میکنید که تمام روحانیون و دولت و آدم‌های موجود دارند مثلا درباره شهید شفیعی دروغ میگن و خالی بندی میکنند تا دین رو به زور این چیزها حفظ کنند یا واقعا چیزی هست
یعنی بعضی موارد طوریه که امکان تبانی نداره
مثل همین شهید شفیعی که توی اخبار معروف شده بود و عکس شهید رو همه دیدند
یا میرزا کاظم ساروقی که اثبات شد و جاهای مختلف بردند
ولی مثلا ۳ دقیقه در قیامت امکان داره بگیم همه چیزهاش دروغ بوده تا کتابشونو بفروشند
اگر چنین اتهامی بزنند نمیشه رد و اثبات کرد
ولی برای خود شخص ما مطمئنیم که انتشارات شهید ابراهیم هادی دروغ نمیگه و برای خودمون حجته
چه دلایلی.
پاسخ:
دلایل مذکور و مسطور در قاب سفید پست
بالاتر، نبش بلوک کنتور وبلاگ اگر از ضلع کامیپوتر بیایی
موافقم..توی کتاب دینی مون نوشته بود ذهن انسان محدوده و محدود توانایی درک نامحدود و دسترسی به اون رو نداره🌹
پاسخ:
ما مفهوم نا محدود رو درک میکنیم
میدونیم نا محدود یعنی چیزی که انتها نداره
ولی به عنوان یک موجودی که در قالب مکان و زمان، در این چهار بعد گیر کردیم
نمیتونیم درکی از وجودی داشته باشیم که محصور در این ابعاد نیست
منظورم اینه که خوبن👌.
پاسخ:
ای کاش یه طوری بود میشد صدای کسی که کامنت میده رو شنید
اون موقع لحن حرف ها رو هم میشد درک کرد
ممنونم ⚘⚘
  • ...:: بخاری ::...
  • این برای بخش پلارکش:
    http://amindavari.blog.ir/post/63
    که از قدیم تو ذهن من مونده.

    برهان برا من مفهومه اما جذاب نیست. شهود یه چیز دیگه است. شهود برا جاهل هم جواب میده. اما برهان برا عاقل هم میتونه بهانه جدل باشه.
    پاسخ:
    شهید پلارک رو من خودم سر قبرش رفتم
    معطر نبود ولی مرطوب و نرم چرا
    هیچ جای متن هم کسی ادعا نکرده بود که قب شهید معطر نیست
    فقط گفته بودند که اسمش منوچهر بوده و مادرشم احتمالا مجنون شده و ادعاهای عجیب غریب میکنه
  • ...:: بخاری ::...
  • منم رفتم. دقیقا منم دیدم مرطوب بود و معطر نبود.

    بخشی از متن:
    یکی دیگر از هم‌رزمان منوچهر پلارک نیز ادعا‌ها درباره اینکه مزار این شهید بوی عطر می‌دهد را بی اساس دانسته و گفته که «این جریان ساختگی و بی اساس است.»
    و البته خود مسئله عطر هم که تکذیبش تو متن هست.
    پاسخ:
    پس نشون میده متن رو خوب خوندید :))
    حس میکنم یک نوع مرض درونی باعث شد بگم هیچ جای متن بهش اشاره نشده در حالی که دقیقا میدونستم و این جمله رو خونده بودم

    بیخیال

    حالا آخرش مشخص میشه که نشتی آب وجود داشته اون جا :|
    ولی مادرش بد قاطی بوده ها
  • ...:: بخاری ::...
  • قطعا ما فشار روی مادران شهدا رو درک نمیکنیم.
    یکیشون بغل گوشم بود. تا اخرش نفهمیدمش. تا وقتی رفت پیش پسرش یعنی.
    پاسخ:
    درد من هم همینه
    این هم شهید و خون و درد خانواده‌هاشون
    چرا باید با گند کاری آدم های مسئول الآن پیامال بشه و ما هیچی نگیم
    اره ولی خب کسی ک نخواد قبول کنه نمیکنه
    یادمه سر کدوم معجزه ی شهید بود ک گفتن ساختگیه
    پاسخ:
    یک سری ها ساخته شدند برای بهانه آوردن و انکار کردن و نق زدن
  • امید شمس آذر
  • نگو بنی آدم اعضای یکدیگرند، بگو بوستان سعدی!
    پاسخ:
    با این پیچیدگی اصلا امکان نداره حاصل صُدفه باشه
  • ...:: بخاری ::...
  • حالا جاهای دیگه هر وقت صدامون دراومد درباره درد خانواده های شهدا هم صدامون درمیاد.
    خوب زدی سید ... شبیه بچه طلبه هایی که موقع مباحثه خودشو دست پایین نشون میدن که اونا هم دست پایین شروع کنن
    خلاصه مطلب هر دفعه استفاده میبریم خدا خیرت بده

    ولی شهدی پلارک رو گفتی یاد یادداشت حسین قدیانی و طعنه اش افتادم
    پاسخ:
    سلام
    ما درس پس میدیم استاد
    حسین قدیانی چی گفته بود؟
    سلام
    راجع به برهان نظم که خودتم می‌دونی برهان نیست و بعد هم درنهایت بتونه با احتمال قوی ناظم ثابت کنه نه خالق.
    راجع به برهان صدیقین هم اینکه اگر ذهن رو با فلسفه اسلامی نبندیم اینقدر هم متقن نیست. اولا تقریری که استفاده کردی تقریر اتقن برهان نیست و تقریر رقیق و تاحدی مشایی برهانه که از علت و معلول استفاده می‌کنه. در این برهان علت العلل بی‌نیاز از علله و خب می‌پرسیم چرا ماده(ماده فیزیکی نه هیولی فلاسفه) خودش نتونه علت العلل باشه، جواب میدن ضعیف علت قوی نیست منتهی این جواب خالی از مغالطه نیست.

    باقی موارد هم بشینی کتابای هندوهای شرقی رو بخونی می‌بینی پر است از این عجایب و مسلمون هم نیستند. یعنی میخوام بگم موارد دیگه که مثال زدی نمی‌تونه قطعی ثابت‌کننده چیزی ازاعتقاداتت باشه.

    به هرحال فکر واقعا اگه جایی تعبد به خرج نده بعیده اسلامو تمام و کمال به عنوان حق بهش برسه.

    پاسخ:
    این نظمی که من مد نظر دارم اون نظم نیست. چون اصلا حیقیتش خیلی از موارد بی نظمی توی طبیعت هست
    بحث اینه امکان نداره خلقتی که رخ داده، و موجوداتی به وجود آمدند مثل انسان، امکان نداره این حاصل تصادف باشه و قطعا یک موجود با شعوری اون رو هدایت کرده
    سوالم اینه همون مادۀ فیزیکی از کجا اومده؟
    فیزیک نمیتونه قبل زا انفجار بزرگ رو پاسخ بده که مادۀ اولیه از کجا اومده

    هندوها اگر چه به جاهایی میرسند ولی شیطانی است و از راه ریاضت نفسه، قبول نمیکنم بر حق باشند چون این موارد اعجازشون اثبات کنندۀ حقانیت، خدایی، امامی یا پیامبری نیست
    سلام
    می‌دونم منظورت از نظم چیه و می‌گم برهان نظم خالق ثابت نمی‌کنه نهایتا ناظم ثابت می‌کنه که اونم با احتمال قوی نه قطع فلسفی.

    خب همین که می‌گی ماده از کجا اومده یعنی عله العلل قرارش نمی‌دی وگرنه دیگه با خود ماده قضیه تموم میشه. و اینجا بحث فلسفیه نه فیزیکی و منم از بیگ و بنگ و اینا استفاده نکردم.

    در آخر راجع به هندوها با اصل موضوع گرفتن راه حق و غیر حق میگی اونا شیطانیه. عزیز تو برای اثبات اسلامت از این خوارق عادت مثال زدی من گفتم که خرق عادت نمی‌تونه نشون از حق بودن چیزی باشه مثل خوارق عادت هندوها.

    سرجمع باز می‌گم ذهن بدون عبودیت نمیتونه اسلام رو قطعی بپذیره.
    پاسخ:
    معجزاتی که توی زندگی خودم دیدم واقعا نمیشه زیر سوال بردش ها
    استاد و عارفی هم که دیدم درصد شک رو به صفر رسونده
    اینم بگیر بذار بغل دلایلت:

    https://www.aparat.com/v/wtgJH?playlist=278439
    خب شما تو هند بودی و کرامات یوگی‌ها رو می‌دیدی یحتمل پیرو اونا می‌شدی.

    در کل موفق باشی
    پاسخ:
    کراماتی که بر اساس ایمان باشه با اون هایی که ا بر اساس ریاضت هستند قابل تشخیصه
    یک تفاوتش اینه که ریاضت‌ها فقط تا دم مرگ هستند و بعد مرگ وجود ندارند
    در حالی که مثلا ما این جا شاگردان آیت الله قاضی رو داریم که بعد از مرگ هم با ایشون در ارتباط بودند
    حرف های رجبعلی خیاط
    و معجزاتی که در زندگی دیدم
    مثل اون فاتحه‌ای که به طور تصادفی برای یک شخصی فرستادم و فرداش با این که هیچ نوع ارتباطی با خانواده اون طرف نداشتم بهم روزه و نماز استیجاریش رو دادند
    سلام
    متنات واقعا لخت بودن جوری که از ساعت صفر تا الان دارم میخونم.
    حالا نمدونم متن مو ر گرفته یا مو متن رو...
    حالا ایا نیاز به دو پهلو نوشتن درمباحث اعتقادی لازمه‌‌!؟؟؟
    پاسخ:
    سلام
    با این کامنتت انرژی پاشیدی رو سر و صورتم
    قصدم نبوده دو پهلو باشه 
    غیر عمدی بوده و باهاش مخالفم
    باید شفاف بیان بشه
    در احوال یوگی‌ها به کرات ارتباط بعد از مرگ با استاد هست.

    راجع به تجارب شخصی هم وقتی وسیع‌تر نگاه کنید لنگ میزنه. شما برای خیلیای دیگه هم فاتحه دادید و استیجاریشو بهتون ندادن و قس علی هذا.


    به هرحال اینا برای شخص خودتون می تونه حجت باشه.
    پاسخ:
    من یک اسم تصادفی روی بچه‌ام گذاشتم
    بعد معلوم شد یک فامیلیه که من نمیشناسمش
    گفتم بدون دلیل اسمش نیومده و فاتحه براش خوندم
    فرداش روزه و نماز استیجاری همون شخص دستم رسید

    کجا خوندید که یوگی ها ارتباط با استاد داشتند بعد مرگ؟
    منبعی معرفی کنید یا متنی ارائه بدید
    خاطرات یک یوگی رو بخونید
    پاسخ:
    pdf نداشت
    ان شاء الله کتابخونه ها باز بشن میخونمش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.