سکوت

مرغ سحر ناله کن

چرا وبلاگ‌نویسی باعث آرامش می‌شود؟

جمعه, ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۳۲ ق.ظ

عرضم به خدمت انور اعزه برسد که بخت با ما یار بود و طی این دَوَرانی که در دوره‌های شرکت کرده در زندگی‌مان داشتیم، دوره کوتاهی هم درباره سینما و روانشناسی شرکت کردیم.

از قبل مطالب جسته گریخته‌ای درباره نوروساینس از این ور آن ور گرفته بودیم، اما این چند ساعتی که با صدای دکتر پورحسین روی موتور گذراندیم چشم ما را به علم روانشناسی گشود.

قبل از این، روانشناسی را تجمعی از روانی‌ها در محفلی می‌دانستیم که دنبال این بودند که تمام کرده‌ها و نکرده‌های خودشان را با مسائل جنسی و عقده ادیپ و الکترا توجیه کنند. اما فی‌ الحال معتقدیم که روانشناسی هم به جای خود کارآمدی دارد.

یکی از مسائلی که دکتر پورحسین درباره بهبود روانی افراد مطرح می‌کند که به عنوان قاعده در روانشناسی پذیرفته شده، این است که مطالبی که در بخش ناهوشیار یا همان ناخودآگاه ما وجود دارد، به بخش هوشیار آورده شود و در این مسیر از گفتار، نوشتار یا حتی خلق اثر هنری کمک گرفته شود.

پورحسین در ادامه مثالی می‌زند از سه کودکی که پدر و مادرشان را در زلزله از دست داده‌اند، دچار افسردگی شده‌اند و داروهای درمان افسردگی مصرف می‌کنند. می‌گوید ما این سه نفر را آوردیم و ازشان درخواست کردیم واقعه برخورد با جنازه پدر و مادرشان را تعریف کنند و این کار را بارها و بارها تکرار کردیم تا هر دفعه با جزئیات بیشتری واقعه را تعریف کنند.

می‌گفت مسئولین مدرسه این کودکان به ما می‌گفتند قصد دارید که این‌ها را بکشید با این کار؟ اما در انتها نتیجه این شد که کودکان با مطرح کردن مسائلی که دائم در سطح ناهوشیار باعث آزارشان می‌شد، انرژی روانی‌شان را می‌مکید و باعث افسردگی‌شان شده بود، آرامش پیدا کنند، افسردگی‌شان از بین برود و مصرف داروها را قطع کنند.

با توجه به قاعده مطرح شده، ما هم زمانی که خسته و کوفته و ناراحتیم به نوشتن رو می‌آوریم و دمبل‌های سنگینی که روی روان‌مان سنگینی می‌کند یک به یک را زمین می‌گذاریم و با بیان مسائلی که در سطح ناهوشیار باعث آزارمان می‌شود، سبک می‌شویم، در نتیجه وبلاگ‌نویسی در قالب روزانه نویسی یا گاهی همان غر زدن‌ها مفید بوده و باعث سلامتی و آرامش روان‌‌مان می‌شود.

اما فراموش نکنیم که با اشاعه غر زدن و حالِ بد، باعث به گند کشیدن حال روانی جامعه می‌شویم و بهتر است مخاطب را در نظر بگیریم و چنین تخلیه‌های روانی را خصوصی پیش خودمان نگه داریم و کثافات ذهنی را گوشه‌ای دفن کنیم.

  • جواد انبارداران

وبلاگ نویسی

نظرات (۶)

  • محمد صادق عبداللهی
  • چگونه علایقمان را توجیه کنیم؟
    اگه دنبال توجیه کردن علایقتان هستید می توانید به آموزش ما مراجعه کنید
    زیر نظر دکتر انباردان :-)
    با تخفیف 101% یی :-)))))
    آخه من چقدر با مزه ام باید برم خندوانه
    پاسخ:
    پسر، من به بیان علاقه چندانی ندارم، چون آجر اول رو کج رو گذاشتم تا تهش هم رقص‌کنان خواهم رفت
    بی‌نمکا می‌رن خندوانه، وقتی همه حالشون داغونه و نون شب ندارند بخورند و اون کچل وطن فروشِ بیت المال دوش میگه بخند خندوانه!

  • حمیدرضا ندیری
  • به پست فردای اون یکی وبلاگ من هم مراجعه کنید :)
    انگار هماهنگ شده بود این دوتا پست.
    پاسخ:
    میشه لینکشو بفرستی؟
  • یاس ارغوانی🌱
  • سلام.
    دقیقا همون چیزی بود که منم درباره چرایی وبلاگ نویسی بهش فکر میکردم. منتها میدونید مسئله اینکه جدیدا وبلاگ هاهم داره به سوی فضایی مثل اینیستاگرام میره نه برای نوشتن و خالی کردن ذهن و قلب و آرامش روحی. خب آدم طبیعتا دیگه نمیتونه هرچیزی رو که میخواد بنویسه.
    پاسخ:
    سلام ، وبلاگ‌ها به سمت جایی نمی‌رن
    آدم‌ها هستند که دارند منحط می‌شن و ما هم به عنوان آدم مسیر خودمون رو می‌ریم و اگر محکم حرکت کنیم، جریان‌ساز می‌شیم.
  • محمد حسین
  • سلااام
    اوهومم
    این فقط یه چشمه از هنر های ماست :)))
    درباره استوری گذاشتن. درباره استاتوس کردن. درباره رابطه تاریخ دینی ملت با هنر، درباره رابطه حال ما با عکس پروفایلمون. درباره رابطه آرمان ها و آرزو ها و نوشتن. درباره رابطه تیپ شخصیتی و هنر نمایی. درباره انواع قصد ها از هنرنمایی مثلا خالی کردن ذهن یا خودنمایی و فواید و مضار هر کدوم. رابطه توجه و اضطراب با نوع و میزان هنرنمایی. اینکه کی این بیان کردن میتونه وضع را بهتر کنه و کی بدتر و … هزار تا تحقیق و نظریه پردازی میشه انجام داد.
    و درسگفتارهایی درباره: هنر و روانشناسی شناختی، هنر و هیجان و تکامل، هنر و روانکاوی فرویدی، هنر و روانکاوی یونگی، هنر و روانکاوی آدلری، هنر و روانکاوری لکانی، هنر و روانشناسی اجتماعی
    پاسخ:
    سلام
    کتابی برای شروع میتونی معرفی کنی؟
    یک شمای کلی از روانشناسی دستم بیاد
    اگر پی دی اف داری که فوق العاده است
  • محمد حسین
  • سلااام
    معمولا برای شمای کلی کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد را معرفی میکنند و جدید تر کتاب زمینه روانشناسی کالات، فکر نکنم pdf فارسیشون موجود باشه.
    شاید چیزای بهتری هم باشه. اینکه یه موضوع خاص را بررسی کرده باشه زیاد هست اما کلی و خلاصه و کاربردی را باید بگردم.
    پاورپوینت هایی هم توی اینترنت پیدا میشه.
    من میخواستم یه چکیده کلی درست کنم ولی نشده.
    حقیقت اینه که اون کتاب یه دید میده اما تسلط به ارتباط و جایگاه مباحث خیلی سخته.
    اولین مبحث همه علوم باید از معرفت شناسی و فلسفه اخلاق شروع بشه و بعد روش شناسی و بعد درباره ساختار نظریه پردازی و روش و پژوهش.
    بعد تعریف. روانشناسی علم مطالعه رفتاره. اینکه رفتار چیه. مطالعه رفتار یعنی علل و نتایج و ساختار هر رفتار.
    اجزای این رفتار چیه به نظرم تقسیم و ترتیب بحث باید اینطور باشه که:
    مبانی زیستی رفتار که شامل: اجزا و وظائف و همانگی، احساس و حرکت، مغز و اجزا و وظائفش، رابطه سیستم گوارش و سیستم غدد از جمله غدد جنسی و سیستم ایمنی با اعصاب. تفاوت توارث و اکتساب. رشد و تکوین دستگاه عصبی. شیمی دستگاه عصبی
    مبانی یادگیری: یعنی چگونگی افزایش توان بالقوه رفتاری از طریق تجربه. که شامل نظریه های محرک پاسخ. نظریه های تقویت. نظریه های الگوی ذهنی. نظریه های شناختی. نظریه های یادگیری اجتماعی.
    روان شناسی شناخت: یعنی فکر که خاص برخی موجوداته و اجزای اون. شامل: سه سطح که سطح اول توجه و هوشیاری و حافظه است و سطح دوم تصویر سازی و مقوله سازی و زبان و سطح سوم خلاقیت و تصمیم گیری و حل مسأله.
    روان شناسی انگیزش: که مطالعه علت بالفعل شدن رفتاره. شامل منابع انگیزه است یعنی نیاز ها و منشاشون و شناخت و نقشش در انگیزش و هیجان و نحوه کارش
    روانشناسی شخصیت: یعنی تبیین عوامل اساسی وجود انسان که سه قسم داره انگیزه های اساسی یعنی مهم ترین محرک آدم. تکوین این انگیزه ها در اثر عوامل مختلف و آخر تیپولوژی های مختلف در اثر این فرایند تکوین.
    روانشناسی رشد: که شامل بررسی مراحل بروز توانایی های انسان. عوامل مختلف تکوین شخصیت انسان و بررسی مراحل و فوصل عمر و مقتضیاتش.
    روانشناسی اجتماعی: که شامل بررسی ادراک انسان از خود و دیگران و پدیده ها. قضاوت انسان درباره خود و دیگران و پدیده ها و تاثیر قضاوت انسان بر رفتار و تاثیر گروه بر قضاوت انسان. و اقسام رفتار مفید و مضر انسان در جامعه است.
    این ساختار روانشناسی عمومیه حالا روانشناسی تربیتی، صنعتی، بالینی، سلامت کاربرد این اصول توی حل مکشلات مختلفه.
    پاسخ:
    سلام
    خیلی ممنونم، من این متن رو ذخیره کردم، بعدا برای مطالعه به کارم میاد، تشکر بسیار.
  • محمد صادق عبداللهی
  • #سنگین بود
    پاسخ:
    بعضی جواب کامنت‌ها سس ماس می‌طلبه 😂

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.