پیامبر گفت: روزی ده دبه آب فاطر بخورید
رفتم آرایشگاه، نشستم رو صندلی، گرم صحبت شدیم، گفت داشتم میمردم، 20 روز عوارض واکسن آسترازنکا، حالا میخواهم دوز دوم بزنم، گفتم دیوانه شدی؟ تو که با آسپرین برگشتی، حجامت کردی تا زنده ماندی، چرا دوباره واکسن؟ گفت سر همین کوچه، حجلهای که گذاشتند، برای جوانی است که برکت زده.
خب پاراگراف بالا روی دور تند بود تا برسیم به این جا که گفتم زبانت را نشان بده: زبانش را در آورد و بار سفید رنگ داشت، میگفت معدهام خیلی جدیدا درد گرفته، شروع کردیم به پرسش و پاسخ تا علت را پیدا کنیم. میگفت روزی چند تا پنتوپرازول میخورم. در بین توصیههای طب سنتی درباره معده بودیم که بهش گفتم آب یخ نخور، آب بین غذا نخور و روی غذا تا زمانی که در معده است آب نخور و همچنین اصلا ناشتا آب یخ نخور.
تا این جایی که گفت:« من روزی 4 لیوان آب فاتر ناشتا میخورم.» گفتم کی این را گفته، گفت فلانی که در کار طب است و مشتری خودمان است، گفتم نکن این کار رو، گفت عه، من به زور هر روز چند لیوان آب فاتر میخورم.
یکی از اطبا میگفت: جوانی هیکلی آمده بود برای ویزیت، هر چه سوال میپرسیدیم و شرح حال میگرفتیم به جایی نمیرسدیم، رنگ زبانش هم قرمز قرمز بود، ولی نمیدانستیم چرا سکته کرده، تا این که رسیدیم به این نقطه که گفت: من هر روز صبح ناشتا، یک لیتر آب فاتر میخورم!
یکی از سردارهای نام آشنای سپاه آمده بود سلامتکده، میگفت: دستش را گرفتیم، حسابی گرم بود، زبانش را نگاه میکردیم، قرمز قرمز بود، بند انگشتهایش را نگاه میکردیم، سیاه نبود و خبری هم از غلبه سودا نبود، زیر چشمهایش هم سیاهی نداشت، پرسیدیم صبحها چه کار میکنی؟ گفت: من صبحها روزی چند لیوان آب فاتر میخورم.
صبح از خواب بلند میشوم، واتساپم را چک میکنم، یکی از رفقا برایم پیامی فرستاده، فیلم را باز میکنم. با موزیک پیانو حس میکنم در کافهای با ویوی برج ایفل روبروی «مجید باقری» نشستهام آن هم با لیوان ایرانی که دیده بودم دستی 45 تومان میفروشند و فروشنده میگفت قول نمیدهم که با آب جوش نشکند، که مجید میگوید: پیامبر اکرم فرمودند اولین آبی که صبح ناشتا میخورید، اگر جوشیده باشد، به آن آب فاتر میگویند.
و وقتی میگوید آب «جوشیده» چنان لبهایش غنچه میشود که...
میگوید پیامبر اکرم فرمود آب فاتر معده را پاکسازی میکند، کبد را پاکسازی میکند، دهان را خوشبو میکند، دندانها و لثهها را محکم میکند و برای چشم هم خوب است و حرارت معده را هم کم میکند و سردرد را از بین میبرد و در اصل مزاج را هم معتدل میکند.
میپرم توی گوگل تا ببینم این آب فاتر کیست که جهان دیوانۀ اوست؟
علمای اعلام ردیف شدهاند و در رأس آنها:
کلیپ را میبینم و یاد استانبولی پر از ذغالش میافتم که کتاب هاریسون را در آن گذاشت. من هنوز داغدار آن کتاب هستم، کتابی که دو جلدش الآن 1 میلیون و 420 هزار تومان قیمت دارد. آن وقت بُن کتاب برای ما طلاب و دانشجوها 250 هزار تومان است. یعنی این قدر پولدار که چنین کتاب گران قیمتی که به زور هم آتش میگیرد را میسوزاند؟
میفهمم به شکل عجیبی جریان منسوب به اسلام، با پدر بزرگوارش و مادرش که هیچ وقت خبری ازش نیست وارد فرهنگ مردم شده و با قرائتی اخباری و دُگم هر جملهای که در کتب حدیثی یافتهاند و آن را به ائمه بستهاند بسیار محکم از مطالبی صحبت میکنند که در تجربه فاجعه به بار آوردهاند. از این طرف مردمی را میبینم که درمان خود را در اینترنت و به واسطه همین کلیپها جستوجو میکنند و به دلیل اجتهادات و خود درمانی به نتیجه خاصی نمیرسند و در انتها طب را ناقص میدانند.
افرادی مبلغ آب فاتر هستند که در تیتر زدن نمیدانند فاتر را باید با ط بنویسند یا با ت!
اصلا گیریم پیامبر اکرم که قربانش شوم این حدیث واقعا از اوست و سند و منبع درستی دارد اما این مطلب را برای چه کسی گفته؟ برای تمام افراد کره زمین با هر نوع تفاوت فردی که دارند از اسکیموهای قطب تا برهنگان جنگلهای استوایی تا بچههای بندرعباس و آخوندهای قم تجویز کرده است؟
یا حداقل برای مردمی گرم مزاج در شبه جزیره عربستان یا برای فردی که در حضور پیامبر است که آن چنان معدهاش حرارت دارد که رنگ زبانش سرخ سرخ است و قاچ قاچ شده که با خوردن آب گرم صبحگاهی حرارت معدهاش کم میشود.
نه ماهایی که به دلیل غلبه سردی اکثرا دچار یبوست و نفخ معده و سوزش سردل و رفلاکس هستیم و بار سفید رنگی روی زبانمان را گرفته که با زیادهروی کردن در خوردن آب در تجربه دیدهایم معدهمان ضعیف میشود و زمینه برای بیماریهای کبدی فراهم میگردد و دهها نمونه از بیمارهایی دیدهایم که با همین آب فاتر دچار مشکل شدهاند.
در نهایت باید پرسید که ائمه بر چه اساسی از سودا و صفرا صحبت میکردند؟ غیر از این است که اینها مفاهیمی برگرفته از یونان باستان و طب بقراطی و جهانبینی انباذقلسی و اعتقادات یونانیها درباره مادة المواد هستند که ارسطو و جالینوس معتقد به چهار عنصری بودن جهان بودند؟ آن وقت اصلا جدا کردن طب اسلامی از طب سنتی اشتباه است، وقتی مفاهیم طب سنتی آموخته نشده و با دورههای یک ماهه و دو ماهه طبیبانی چنین به خود مطمئن در دل جامعه تزریق شوند حیثیتی برای طب و اسلام باقی نمیماند.
افرادی که دارند داروهایشان را در اینستاگرام میفروشند و سواد اندکی در طب سنتی دارند. چند روز پیش، یکیشان که محصولاتی که میفروشد و آنهایی را که پست میکند دائم استوری میکند، یک شانه چوبی را استوری کرده بود و نوشته بود که شانه چوبی سودابر قوی است! خواستم بهش واقعیت را بگویم که طاقت نیاورد و گفت موفق باشید و چت را ترک کرد. گفتم کی گفته سودابر قوی است، شانه چوبی تاثیر خاصی روی سودا ندارد.
و من مطمئنم که اصلا نمیداند سودا از نظر طب سنتی حقیقتا چیست، کجا جمع میشود، چه کار میکند و نوع غیر طبیعی آن مثل سودای سوخته یا صفرای سوخته اصلا چه هستند و چگونه شکل میگیرند و چگونه خارج میشوند.
او فقط باید شانه چوبیاش را بفروشد...
فقط باید تک شانه کهنه خاکخورده در انبار برود...
سودا چه باشد چه نباشد، دیگر جایی برای شانه چوبی تنها نمانده است...