ما غذای سگ هم نبودیم
میدانی حاجی ما اندازه غذای سگ هم نبودیم برایت، اندازه غذایش که هیچ اندازۀ خود سگ هم نبودیم، ما اندازۀ یک گل آپارتمانی، یک پوتوس و سانسوریا نبودیم، اندازۀ گلدان سفالیاش هم نبودیم، ما حتی اندازۀ یک کانفیگ V2ray هم نبودیم، در اندازۀ کتاب قانون جذب یا پک فروش راههای درآمد اینترنتی هم نبودیم، ما هیچی نبودیم، ما فقط ادعا بودیم، خیلی گندهگو، گندهسخن و گنده در زمینههای دیگر، حاجی همین است سایتِ تمامِ چیزهایی که گفتم پرسرعت، پرقدرت، پرتوان کار میکنند(کفر متحرک) اما سایتی که به اسم تو زدیم(البته من نزدم من کارگرش هستم) یک متن را هم نمیتواند بیاورد یا تغییر بدهد، به اول و آخر آن گوسالههای مسؤول فنی مؤسسه مادرِ مؤسسهات درود فراوان میفرستم هر دم، با تسبیح، با صلواتشمار و گاهی با ذکرشمار بادصبا و گاهی بیحساب، بر پهلو و بر پشت و گاهی هم وقتی به شکم خوابیدهام که این لطف را در حق تو و ما کردند، پول بیتالمال حلالشان، حلال خودشان، بچهشان، همسرشان، روی قبر پدر و پدربزرگشان و دیگر اجدادشان گُلها میگذارم اگر فقط پیدایشان کنم.
پینوشت: این تقدیرنامه را بعد از آنکه نتوانستم برای دومین بار یک ساعت قبل از طلوع فجر 20آذر 1402 حتی متن را اندازۀ افزودن یک لینک تغییر بدهم، تغییر صفحه اول با المنتور هم بماند نوشتم. یک ساعت از عمرم که تلف شد و حاصلی نداشت...
- ۰۲/۰۹/۲۰