علت اینکه نمی‌فهمیم چی خوندیم اصلا

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ

اگر شما را سلطانی باعظمت به محفل انس خود یا مجلس سلام خویش بار دهد و در برابر همگان مورد توجه و تلطف قرار گیرید، چون این مقام را در قلب خود مهم می‌شمارید و آن را با عظمت و اهمیت تلقی می‌کنید، بنابراین قلب شما یکسره در آن محضر حاضر می‌شود. با کمال رغبت و اشتیاق، تمامی خصوصیات مجلس، مخاطبات، حرکات و سکنات سلطان را ضبط می‌کنید و دل شما در همه احوال حاضر در آن مجلس خواهد بود، بدون لحظه‌ای غفلت.

اما برعکس، اگر کسی که مورد اهمیت شما نیست و قلب او را ناچیز می‌شمارد با شما سخن بگوید، حضور قلبی در مکالمه با او نخواهید داشت و از حالات و سخنان او غافل خواهید شد. از اینجا روشن می‌شود که علت عدم حضور قلب ما در عبادات و غفلت از آن چیست.

اگر ما برای مناجات با حضرت حق تعالی و ولی‌نعمت خود، همان‌قدر که برای سخن گفتن با یک مخلوق عادی و ضعیف اهمیت قائل می‌شدیم، هرگز این‌چنین دچار غفلت، سهو و نسیان نمی‌شدیم. به‌وضوح مشخص است که این سهل‌انگاری و مسامحه ناشی از ضعف ایمان به خدای تعالی، رسول اکرم (ص)، و اخبار اهل‌بیت عصمت (ع) است. بلکه این کوتاهی، ناشی از سهل‌انگاری در محضر ربوبیت و مقام مقدس حضرت حق است؛ ولی‌نعمت بزرگی که ما را نه‌تنها به‌واسطه زبان انبیا و اولیا، بلکه از طریق قرآن مقدس خود به مناجات و حضور در محضرش دعوت فرموده و درهای مکالمه و مناجات با خود را به روی ما گشوده است.

بااین‌حال، ما حتی به‌اندازه گفت‌وگو با یک بنده ضعیف، ادب حضور در پیشگاه او را رعایت نمی‌کنیم؛ بلکه هرگاه وارد نماز - که باب‌الابواب محضر ربوبیت و درگاه حضور اوست - می‌شویم، گویی فرصتی یافته‌ایم تا درگیر افکار پراکنده و وسوسه‌های شیطانی شویم. گویی نماز، کلید دکان، چرتکه حساب یا اوراق کتاب است!

این را نباید جز ضعف ایمان به خدا و ضعف یقین به او چیز دیگری دانست. اگر انسان به حقیقت، عواقب و معایب این سهل‌انگاری را درک کند و آن را به قلب خود بفهماند، بی‌شک در صدد اصلاح برمی‌آید و برای معالجه خود گام برمی‌دارد.

سر الصلاة | امام خمینی

موافقین ۳ مخالفین ۰
میشه گفت یکی از عواملی که میل و رغبت ما رو به عبادات زیاد میکنه همین شناخت و فکر هست

همینکه بدونیم مخاطب ما کیه و میتونه چه چیزهایی بهمون بده حضورقلب و اشتیاقمون رو نسبت به کارهایی که ما رو بهش نزدیک میکنه بیشتر می کنه

و چیزیکه میل و رغبت ما رو نسبت به عبادات کم میکنه در درجه اول عدم آگاهی و بعد غفلت ماست از عظمت خدا و نتایج مثبتی که عبادت برامون داره


نسبتش با ایمان چیه؟ اینکه مقدمه ایمان آگاهی هست... و ایمانی که پشتش آگاهی نباشه یا متعصبانه است یا مقلدانه که نتیجه اش عدم حصورقلبه و باعث میشه نماز معراج نباشه برامون...
این جمله "اگر انسان به حقیقت، عواقب و معایب این سهل‌انگاری را درک کند و آن را به قلب خود بفهماند، بی‌شک در صدد اصلاح برمی‌آید و برای معالجه خود گام برمی‌دارد." چون مربوط به فهم و فکر ماست باعث افزایش حضورقلب و انگیزه و اشتاق در ما میشه...

هنوز خیلی رابطه ی آگاهی و اثرش بر قلب رو متوجه نمیشم ولی این مطلب رزق خوبی بود. ممنون از شما
خواهش می‌کنم 
امام را زیاد تخریب کرده و می‌کنند
اما قوت معنوی و عمق علمی او را کمتر کسی این روزها ادراک می‌کند و شاید این چند خط تزیینی باشد بر تن وبلاگ مرده‌ام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.