سکوت

مرغ سحر ناله کن

رفیق اصلا زندگی یعنی چی؟

جمعه, ۱۱ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۴ ق.ظ

به راستی ما آدم‌ها چه قدر در طول روز برای خودمان هستیم؟ چند ساعت را می‌توانیم بگوییم برای خودمان بودیم؟ ساعات روزانه ما هر روز تکه تکه می‌شوند و بین یک مشت یاغیِ خودْ دزد پخش می‌شوند، برای شغل، برای درس، برای این، برای آن، برای مراسم ختم آن مرده، برای آشغال‌هایی که می‌روند سر کوچه، برای ظرف‌هایی که نَشُسته در سینک نِشَسته‌اند تا انرژی ما و عمرمان را بگیرند پای شسته شدن‌شان!

واقعا معنای زندگی چیست؟


آیا ساعتی پرداختن به کاری که به آن علاقه داریم معنای زندگی است؟ آیا آن که عاشق نوشتن است وقتی می‌نویسد واقعا به معنای زندگی رسیده است؟


آیا لذت بردن معنای زندگی است؟ یعنی زمانی که مشغول لذت طعام و جماع و تفرج و خندیدن هستیم داریم زندگی می‌کنیم؟


آیا قرب الهی معنای زندگی است؟ همان معنایی که پیامبران از اول ظهورشان برایش خون دادند و فریاد زدند و تا به امروز این مسیر جاری است. آیا ساعتی که در روضه اباعبدالله می‌گرییم و سینه می‌زنیم جزو عمر محسوب می‌شود؟


آیا علم آموزی و پرورش عقل معنای زندگی است؟ یعنی پرورش فصل منطقی انسان که باعث تمایز او از حیوانات می‌شود معنای زندگی است و ساعاتی که به آن می‌پردازیم داریم زندگی می‌کنیم؟


یا که زندگی اصلا معنایی ندارد و این سوال از بن غلط است؟ یعنی پوچ پوچ پوچ است و انسان‌ها سعی می‌کنند با کارهایی به ساخت مستی‌های تصنعی دست بزنند تا این پوچی را فراموش کنند؟


آن چه جواب صحیح است قرب الهی است، این واژه از بس از معنا تهی شده و به کرات استفاده شده که به کلیشه‌ای بدل گشته که با شنیدن آن نمی‌توانیم به عمق معنایش برسیم.

قرب الهی یعنی خوابیدنت برای رفع خستگی برای خدمت کردن باشد، بیدار شدنت به عشق خدا و با بسم الله گفتن و فکر کردن به این باشد که امروز و الان مهم‌ترین وظیفه من به عنوان عبد چیست، دوست شدنت و دوست داشتنت برای خدا باشد، متنفر شدن و دوست نداشتنت هم برای خدا باشد، اگر شخصی تو را به خدا نزدیک‌تر کرد و دین‌دارترت کرد دوست خوبی است، اگر تو را دورتر کرد دوست بدی است، انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم، پول در آوردنت برای رفع نیازهایت در شان انسان مسلمان و برای پیشبرد دین باشد، نوشتنت، خواندنت، راه رفتنت، ایستادنت، همه برای خدا باشد.


این طور تنها توقعی که داریم از خداست، اگر دوستی بی‌وفایی کرد هیچ انتظار نداشتیم، چون به خاطر خدا دوستش شدیم حالا هم به خاطر خدا رهایش می‌کنیم، طرف قضیه ما خداست، پدر و مادرمان را به خاطر خدا احترام می‌کنیم برای همین اگر بهمان ستم کردند به خاطر خدا هم سکوت می‌کنیم چون طرف حساب ما خداست.


قرب الهی شبیه بذری است که در قلب ما کاشته می‌شود و تمام عالم ما را فرا می‌گیرد، ما همه چیز را با قرب الهی می‌‌سنجیم و هر اتفاقی که می‌افتد به عنوان سنگ محکی، موضع خودمان را با آن روشن می‌کنیم.


خب آیا می‌توانیم به لذت بپردازیم؟ برای خودمان باشیم؟ با قرب الهی می‌سنجیم و دنبال برنامه می‌رویم، می‌بینیم امام کاظم گفته اوقاتت را چهار قسمت کن و یک قسمت برای خلوت خودت و لذت‌های حلال قرار بده تا به کارهای دیگرت برسی.

آیا لذت جماع بد است؟ نه، در قالب حلال مشکلی ندارد.

آیا لذت طعام بد است؟ نه، ولی بهتر است بخوریم برای قوت نه برای لذت.

آیا می‌توانیم بنویسیم و از نوشتن لذت ببریم؟ بله، دین ما معجزه‌اش کتاب است و اولین آیه به پیامبرش خواندن و قسم خدا به قلم، اگر با نیت قرب بنویسیم خیلی هم خوب است، با نیت تفریح هم بنویسیم مشکلی ندارد.

آرام آرام اگر زندگی‌مان توحیدی شود، از این حالت به هم ریختگی و پریشانی خارج می‌شویم یقین و آرامش را به قلب‌مان تزریق می‌کنند و به این مسیر ایمان پیدا می‌کنیم، برای همین هم هست که ما فیلسوفان و اندیشمندان متعددی داریم که افسرده شدند و خودکشی کردند و از فهم معنای زندگی عاجز ماندند اما حتی یک فقیه و عالم شیعه نداریم که به چنین سرنوشتی دچار شده باشد.

اگر این حرف‌ها در گلویت گیر می‌کند، سخت است یا تصور تحجر داری، خواهش می‌کنم بگو لااله الا الله و چند روزی آرام در مسیر تعبد بمان، راه را نشانمان می‌دهند: الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا! کسانی که در ما مجاهده می‌کنند قطعا هدایت‌شان می‌کنیم(با تاکید نون) به مسیرهایمان! و کم کم، تو هم همراه خواهی شد.

  • جواد انبارداران

نظرات (۱۰)

  • پوریا قلعه
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام
    خوشحالم میشم به وبلاگم سر بزنی و روی مطلبی که دوست داری یدونه نظر ارسال کنی 😊🙏🏻

    *********************
    پاسخ:
    منم «خوشحالم» میشم یک نظر واقعی برای پستم بزاری
    تا متوجه بشم پستم رو خوندی :/
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام  عزیزم

    یه خواهشی ازت داشتم اگه ممکنه این لینک منو با این عنوان:

    خرید فالوور اینستاگرام

    * *****

    **********************************

    خرید فالوور اینستاگرام

    توی قسمت پیوندها یا پیوندهای روزانه‌ت قرار بدی

    مرسی دورت بگردم
    پاسخ:
    همین یک نفر دور ما نگشته بود
    چه قدر محتوای مطالب اخیرتون بهتر و عمیق تر شدند.
    پاسخ:
    چوبکاری می‌فرمایید
  • حامد سپهر
  • یاداین شعر سهراب افتادم

    زندگی رسم خوشایندی است

    زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
    پرشی دارد اندازه عشق
    زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود
    زندگی جذبه دستی است که می چیند
    زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است
    زندگی بعد درخت است به چشم حشره
    زندگی تجربه شب پره در تاریکی است
    زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
    زندگی سوت قطاری است که درخواب پلی می پیچد
    زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست
    خبر رفتن موشک به فضا
    لمس تنهایی ماه
    فکر بوییدن گل در کره ای دیگر
    زندگی شستن یک بشقاب است
    زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است
    زندگی مجذور آینه است
    زندگی گل به توان ابدیت
    زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما
    زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست...
    زندگی تر شدن پی در پی
    زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
    رخت ها را بکنیم
    آب در یک قدمی است
    شعر از:سهراب سپهری

    زندگی همه‌ی اینهاییه که گفتی به اضافه اینکه زندگی یه جور رنج مداومه
    پاسخ:
    سلام، از این طرفا؟
    بدون شما پازلی از این وبلاگ کم است

    اوه حرف عمو شوپنهاور یادم رفته بود :/
    همین مسأله رنج که قرآن هم بهش اشاره کرده.
  • محمد حسین
  • سلااام
    صحیح
    معنا مال کلماته
    معنای زندگی از هر نوعش مال اوناییه که زندگی نمیکنند
    وقتی نرسی به مقصد میپرسی چرا و چی
    آدم وقتی زندگی کنه به گشتن دنبال معنا نیاز نداره
    و وقتی زندگی نکنه زندگی بی معنا میشه
    وقتی بخواد بره دنبال معنا نمیتونه زندگی کنه
    و وقتی زندگی میکنه نمیتونه بره دنبال معنا
    معنای زندگی مثل هوا است همه جا هست اما نمیتونی بگیریش اگر بخوای بگیریش از دست میره
    برای درکش باید شمعی خاموش بشه و نفسی بگیره
    قرب الهی و عشق و عشقول بازی خوبه
    شاید برای بعضیا راهگشا باشه ولی برای بعضیا گره
    اما هسته اون برای همه به کار میاد
    چون کاری با فقه و فلسفه و عرفان نداره
    اون حیات طیبه است، حیات معقول، حیات تکاملی
    و این طور اگه باشه، دشمن معنای زندگی فرعونه، دشمن معنای زندگی سرمایه داریه، دشمن معنای زندگی بی تدبیریه
    پاسخ:
    سلام
    «آدم وقتی زندگی کنه به معنا نیازی نداره»
    زندگی کردن یعنی چی؟ مگه همه ما زندگی نمی‌کنیم و به دنبال معنا هم نمی‌گردیم؟ این جمله غلطه، بنابراین استنتاجش هم غلط از کار درمیاد.
    همچنین این جمله : وقتی زندگی میکنه نمیتونه بره دنبال معنا

    به نظرم عدم نمایش بزنین بالایی هارو بهتر باشه 😂😂😂

    خداییش این زندگی که شما گفتین خیلی خوبه :"") اشک
    ولی خب حس میکنم نمیشه 😶😐 واسه من یعنی...
    با این حجم از دنیوی بودنم
    پاسخ:
    این نظرات نمک‌ وبلاگند
    بزاریم باشند، دوست‌شان دارم

    آدم اگر به بحران معنا برسه و این معنای حقیقی رو پیدا کنه
    آروم میشه و منقطع میشه و برای همین مستحکم سبک زندگیش رو تغییر میده

    کم‌نظیرید ♥
    پاسخ:
    با آن چه حقیقت ندارد ما رو شرمنده نکنید ❤️
    سید نوربالا می‌زنی جدیدا ؛)
    پاسخ:
    منبر ریاکاری رو برداشتم رنده می‌کنم رو سر مردم
    آیه آخر رو همین دیروز یا پریروز، تو «طرح کلّی اندیشه اسلامی» خوندم. :)))
    پاسخ:
    جلو افتادی :(
    بهت خواهم رسید
    نرسیدم اونجا
  • محمد حسین
  • گروهی کودن شادمان را تصور کن که مشغول کارند. در فضای باز آجر جا به جا میکنند به محض آنکه همه آجر ها را در یک گوشه زمین روی هم چیدند شروع میکنند به بردن آن به گوشه دیگر این کار بی وقفه ادامه می یابد و هر روز سال مشغول همین کارند. یک روز یکی از آنها می ایستد و از خود میپرسد چه کار دارد میکند؟ در شگفت میماند که هدف از جابجایی اجرها چیست و از آن لحظه به بعد دیگر از کار خود راضی نیست. من همان کودنم که از چرایی جا به جایی آجرها در شگفت مانده است.
    "نامه ای قبل از خودکشی یک انسان"
    اما بعد
    نه
    زنده بودن با زندگی کردن فرق داره
    سؤال پرسیدن و جواب پیدا کردن هم با سؤال داشتن و جواب گرفتن فرق داره
    البته من این نکته را در تکمیل اون نکته که آوردی گفتم نه در ردش.
    تعهد و روشمندی و خردمندی و جامعه سالم ما را به قرب الهی میرسونه. اگر به حلوا حلوا گفتن باشه. نتیجه همون میشه که مردم میگن دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. اما اگر دقیق مشخص بشه که این یه چیز واقعیه معلوم میشه هر کس و هر قوم چه وضعیتی داره و مسئولیت هر کس چقدره.
    پاسخ:
    زندگی کردن کردن یعنی چه؟ فکر کنم منظورت از کسی که زنده است و زندگی نمیکنه یک آدم افسرده است که میگه خب که چی ادامه بدم و براش سخته که بخواد این افعال آجر خالی کردن رو ادامه بده،
    معنای زندگی چه معنایی میده، یعنی وقتی میپرسیم معنی زندگی چیه، یعنی چی؟ یعنی این که مقصود و منطوق و اراده شده از زندگی چیه، یعنی در پس تمام افعال یا حداقل برآیند آن‌ها به یک نقطه باید مقصود و هدفی وجود داشته باشه.
    ولی بیشتر اوقات از این غافلیم، یعنی این طور نیست که تا بگیم معنای زندگی چیه کلا متوقف بشیم و کل زندگی رو درگیر کنیم، ولی افراد افسرده حتما این جمله درگیرشون می‌کنه و کارشون در نهایت به خودکشی میکشه، ولی ما باز هم با این که می‌پرسیم از معنای زندگی نه این قدر ذهن‌مون رو درگیر میکنه و نه این که همه‌چیز رو متوقف کنیم، در واقع خیلی احمقانه ادامه میدیم و کار عقلانی رو‌ در واقع اون افسرده که دچار مسائل جدی شده میکنه که می‌ایسته و دیگه کاری نمیکنه و آخرشم به جواب نمیرسه و خودکشی می‌کنه.
    حرف حسابم اینه که اونی که می‌ایسته و کاری نمیکنه از تعادل مزاج خارج شده و داره میمیره :/ و این سوال افراد بیمار روانی رو بیشتر و وسواس‌گونه‌تر درگیر میکنه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.