سکوت

مرغ سحر ناله کن

دلم می‌خواهد بروم یک جای نزدیک

چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۴۹ ب.ظ

دلم می‌خواهد بروم یک جای خیلی خیلی نزدیک، نزدیک تمام آدم‌ها، یک جای خیلی شلوغ مثل کرمان در روز تشییع پیکر حاج قاسم، بروم یک جای خیلی نزدیک به آدم‌ها و داد بزنم کمک و بعد در میان هل‌دادن‌ها  له شوم و استخوان‌های دنده‌ام خرد شود و زیر پاها و انسان‌های سنگین‌وزن صاف شوم.

گاهی برای آرامش نیاز نیست برویم یک جای دور از آدم‌ها، کافی است برویم یک جای خیلی نزدیک و یکبار برای همیشه لهمان کنند تا از غرزدن‌ها خلاصمان کنند و زندگی را بگذارند برای اهلش که ارزشش را می‌دانند نه برای آدم‌های تاریک و اندوهگین حال به هم‌ زن.

  • ترومازادۀ فرهنگی

نظرات (۴)

  • میرزا مهدی
  • سلام آدمِ تاریک و اندوهگینِ حال به هم زن!
    پاسخ:
    و علیکم السلام
  • محمد قاسم پور
  • برای مردن راه‌های زیادی هست!
    پاسخ:
    جز به شهادت رفتن خطاست
    منم میخام برم
    خودمو له کنم
    اما می ترسم خودم نتونم بعدش پاشم خودمو بتکونم و خودم برم
    موندم با خودم روی دست خودم
    پاسخ:
    میخوای یکطوری لهت کنم بتونی بلند شی بری :)
    استخدامم کن
  • یک مسلمان ...
  • نع! دوس نداشتم ایده‌ت رو!
    پاسخ:
    این پست تقدیم به تمام آدم‌های افسرده‌ای که استوری و پست این طورکی می‌گذارند که می‌خواهند بروند یک جای دور
    خودشان هم می‌دانند رفتن به یک جای دور و تنهایی بعد از سه ساعت باعث جنون‌شان می‌شود و الا سلول انفرادی یکی از بدترین شکنجه‌ها نبود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.