در دم و دستگاه امام حسین دخالت کن
همان مغزی که تمام حرفهایی که در کتب حدیثی آمده را سخن ائمه میداند آن هم بدون شرط و بررسی رجال و اجتهاد و سند، همان مغز هم تصور میکند هر عمل و منش و روشی که در مجالس اباعبدالله وجود دارد و انجام میگیرد، قطعا صحیح است.
اتفاقا چون دم و دستگاه امام حسین(ع) است ما باید حساس باشیم و در برابر کجیها واکنش نشان دهیم. با چنین منطقی هرگز نباید کتاب حماسه حسینی شهید مطهری نوشته میشد، چون حماسه حسینی نقدها و اعتراضاتی است که شهید مرتضی مطهری به تحریفها و بدعتهای عزاداری میکنند؛ لذا قبول حرف حجتالاسلام شهاب مرادی که میگویند هرگز نباید از بساط امام حسین(ع) ایراد بگیریم و کلیپ صحبتهایش هم حسابی پخش شده، صرفا باعث میشود در برابر هر نوع تحریفی سکوت کنیم و راه را برای بدعت باز بگذاریم. تماشای ویدیو
دیشب به هیأت معروفی در قم رفتم - مطلب ویرایش شده، اسامی کامل آمده بود و حذف شدند- شخص سخنران که حافظ کل قرآن هستند، مطالب بسیار ارزشمندی درباره حب دنیا مطرح کردند، اما برخی مطالب هر چند واقعی، درست و صحیح السند اما گفتن آنها در میان عامه مردم درست نبود و باعث میشد از دل مقتلخوانی مسائل کمدی بیرون بزند.
ایشان فرمودند: ذوالجناح، اسب امام حسین(ع) پس از این که امام داشتند از شدت جراحت و بیحالی روی زمین میافتادند، چندین بار سعی کرد که مانع افتادن امام شود، یک بار از سمت چپ مانع شد و یک بار از سمت راست، در نهایت با سُم خاک را نرم کرد تا متکایی از خاک شد و امام را زمین گذاشتذو بعد ذوالجناح سمت خیمهها رفت، چه کسی دیده اسب گریه کند؟ ذوالجناح گریه کرد و نقل شده که اسب امام حسین حرف زد و بعد جملهای عربی از قول ذوالجناح نقل کرد.
تصور کنیم اسبی الان ایستاده جلوی دوربین و میخواهد حرف بزند، آن هم به زبان عربی، هر چند این سخنرانِ روضهخوان عزیز که عددی در برابر او نیستم، استاد تاریخ و مقاتل باشند و این واقعه صحیح و اتفاق افتاده باشد، اما آیا گفتن آن بیشتر شبیه یک واقعه کمدی نیست؟
بعد در ادامه گفتند که حضرت زهرا(س) در روز قیامت پیراهن خونین و کهنه امام حسین(ع) که نسل به نسل از حضرت یوسف به ایشان رسیده بود را در حوض کوثر میشویند.
تصور این که خانمی دارند در حوض، وقتی آن همه آدم روز قیامت ایستادهاند پیراهنی را میشویند، به آن چنگ میزنند، مچاله میکنند و بعد از شستوشو آبش را میگیرند، هر چند واقعیت و صحیحالسند باشد اما گفتنش به مقتضای حال مخاطبان نیست و غلط است و شنیدنش ظرفیت میخواهد تا آدم یک دفعه از حال و هوای روضه بیرون نیفتد و خندهاش نگیرد. همچنین قابل باور نیست پیراهنی از حضرت یوسف که گمانهزنیهایی انجام میشود که در عصر آپوفیس یا آخناتون میزیسته، یعنی ۱۳۰۰ تا ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد که با تبدیل تاریخ، روز عاشورا مصادف با ۱۳ اکتبر سال ۶۸۰ میشود، یعنی نزدیک به دو هزار سال یک پیراهن دست به دست شده باشد که حتی اگر تانک چیفتن هم بود بعد از این همه مدت زنگ میزد و فرسوده میشد، بعد این پیراهن که نسل به نسل پوشیده شده تن شریف امام حسین باشد و امام قبل از پوشیدنش هم با چاقو آن را پاره پاره بکند تا دشمن حداقل به آن چشمداشتی نداشته باشد اما بعدها به همان هم رحم نشود.
آخرین سفر اربعین با دوستی در موکب هیأت معروف حزباللهی دیگری ایستادیم، جناب سخنران داشتند روضه میخواندند و اواسط روضه یک دفعه گفتند که پیرمردها با عصا آمدند که امام حسین(ع) را بزنند، دوستم میگفت وسط روضه یک دفعه خندهام گرفته بود از این تصور که عدهای سالمند با ویلچر و عصا و واکر دارند حرکت میکنند!
حال اصل قضیه این بوده که لشکریان عمربنسعد اصلا به قصد قرب الهی آمده بودند تا امام حسین را به عنوان خارجشده از دین بکشند! جهالتشان به جایی رسیده بود که به عنوان وظیفه شرعی آمده بودند، پیرمردها هم گفته بودند برای ثواب بردن یک عصایی هم به پیکر امام بزنند ولی شیوه بیان این واقعه چیزی جز کمدی نشده بود.
- ۰۰/۰۵/۲۳
خیلی خنده داره واقعا! هرچقدر که فکر میکنم هم هزارتا سوال که مسخره برام به وجود میاد هم اخساس میکنم به امام حسین و مردم توهین شده :/