سکوت

مرغ سحر ناله کن

در دم و دستگاه امام حسین دخالت کن

شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۰۰ ب.ظ

همان مغزی که تمام حرف‌هایی که در کتب حدیثی آمده را سخن ائمه می‌داند آن هم بدون شرط و بررسی رجال و اجتهاد و سند، همان مغز هم تصور می‌کند هر عمل و منش و روشی که در مجالس اباعبدالله وجود دارد و انجام می‌گیرد، قطعا صحیح است.

اتفاقا چون دم و دستگاه امام حسین(ع) است ما باید حساس باشیم و در برابر کجی‌ها واکنش نشان دهیم. با چنین منطقی هرگز نباید کتاب حماسه حسینی شهید مطهری نوشته می‌شد، چون حماسه حسینی نقدها و اعتراضاتی است که شهید مرتضی مطهری به تحریف‌ها و بدعت‌های عزاداری‌ می‌کنند؛ لذا قبول حرف حجت‌الاسلام شهاب مرادی که می‌گویند هرگز نباید از بساط امام حسین(ع) ایراد بگیریم و کلیپ صحبت‌هایش هم حسابی پخش شده، صرفا باعث می‌شود در برابر هر نوع تحریفی سکوت کنیم و راه‌ را برای بدعت باز بگذاریم. تماشای ویدیو

دیشب به هیأت معروفی در قم رفتم - مطلب ویرایش شده، اسامی کامل آمده بود و حذف شدند- شخص سخنران که حافظ کل قرآن هستند، مطالب بسیار‌ ارزشمندی درباره حب دنیا مطرح کردند، اما برخی مطالب هر چند واقعی، درست و صحیح السند اما گفتن آن‌ها در میان عامه مردم درست نبود و باعث می‌شد از دل مقتل‌خوانی مسائل کمدی بیرون بزند.

ایشان فرمودند: ذوالجناح، اسب امام حسین(ع) پس از این که امام داشتند از شدت جراحت و بی‌حالی روی زمین می‌افتادند، چندین بار سعی کرد که مانع افتادن امام شود، یک بار از سمت چپ مانع شد و یک بار از سمت راست، در نهایت با سُم خاک را نرم کرد تا متکایی از خاک شد و امام را زمین گذاشتذو بعد ذوالجناح سمت خیمه‌ها رفت، چه کسی دیده اسب گریه کند؟ ذوالجناح گریه کرد و نقل شده که اسب امام حسین حرف زد و بعد جمله‌ای عربی از قول ذوالجناح نقل کرد.

تصور کنیم اسبی الان ایستاده جلوی دوربین و می‌خواهد حرف بزند، آن هم به زبان عربی، هر چند این سخنرانِ روضه‌خوان عزیز که عددی در برابر او نیستم، استاد تاریخ و مقاتل باشند و این واقعه صحیح و اتفاق افتاده باشد، اما آیا گفتن آن بیشتر شبیه یک واقعه کمدی نیست؟

بعد در ادامه گفتند که حضرت زهرا(س) در روز قیامت پیراهن خونین و کهنه امام حسین(ع) که نسل به نسل از حضرت یوسف به ایشان رسیده بود را در حوض کوثر می‌شویند.

تصور این که خانمی دارند در حوض، وقتی آن همه آدم روز قیامت ایستاده‌اند پیراهنی را می‌شویند، به آن چنگ می‌زنند، مچاله می‌کنند و بعد از شست‌وشو آبش را می‌گیرند، هر چند واقعیت و صحیح‌السند باشد اما گفتنش به مقتضای حال مخاطبان نیست و غلط است و شنیدنش ظرفیت می‌خواهد تا آدم یک دفعه از حال و هوای روضه بیرون نیفتد و خنده‌اش نگیرد. همچنین قابل باور نیست پیراهنی از حضرت یوسف که گمانه‌زنی‌هایی انجام می‌شود که در عصر آپوفیس یا آخناتون می‌زیسته، یعنی ۱۳۰۰ تا ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد که با تبدیل تاریخ، روز عاشورا مصادف با ۱۳ اکتبر سال ۶۸۰ می‌شود، یعنی نزدیک به دو هزار سال یک پیراهن دست به دست شده باشد که حتی اگر تانک چیفتن هم بود بعد از این همه مدت زنگ می‌زد و فرسوده می‌شد، بعد این پیراهن که نسل به نسل پوشیده شده تن شریف امام حسین باشد و امام قبل از پوشیدنش هم با چاقو آن را پاره پاره بکند تا دشمن حداقل به آن چشم‌داشتی نداشته باشد اما بعدها به همان هم رحم نشود.

آخرین سفر اربعین با دوستی در موکب هیأت معروف حزب‌اللهی دیگری ایستادیم، جناب سخنران داشتند روضه می‌خواندند و اواسط روضه یک دفعه گفتند که پیرمردها با عصا آمدند که امام حسین(ع) را بزنند، دوستم می‌گفت وسط روضه یک دفعه خنده‌ام گرفته بود از این تصور که عده‌ای سالمند با ویلچر و عصا و واکر دارند حرکت می‌کنند! 

حال اصل قضیه این بوده که لشکریان عمربن‌سعد اصلا به قصد قرب الهی آمده بودند تا امام حسین را به عنوان خارج‌شده از دین بکشند! جهالت‌شان به جایی رسیده بود که به عنوان وظیفه شرعی آمده بودند، پیرمردها هم گفته بودند برای ثواب بردن یک عصایی هم به پیکر امام بزنند ولی شیوه بیان این واقعه چیزی جز کمدی نشده بود.

  • ترومازادۀ فرهنگی

نظرات (۱۱)

  • یاس ارغوانی
  • این پست خیلی خوب بود . جدیدا مردماگاه تر شدن فهمیدن برخی روایت ها حتی دروغه . یادمه یکبار یک مداحی روضه میخوند و میگفت موقع شهادت علی اکبر امام حسین تشنگی علی اکبر رو دیدن و ایشون رو د اغوش داشتن زبونشون رو توی دهن علی اکبر کردن که مثلا اب دهانشون رو به دهان علی اکبر منتقل کنند تا از فرط تشنگی علی اکبر جون ندن !

    خیلی خنده داره واقعا! هرچقدر که فکر میکنم هم هزارتا سوال که مسخره برام به وجود میاد هم اخساس میکنم به امام حسین و مردم توهین شده :/
    پاسخ:
    این هم از مواردیه که واقعیت داره و صحیحه
     امام حسین ع واقعا از عشق و محبتی که داشتند چنین کاری رو انجام می‌دهند اما آیا در فرهنگ ما و بین عقول مردم پذیرش چنین مطلبی هست؟ قطعا نیست و نباید گفته بشه.
    الآن شما حضرت خضر رو ببینید، در قرآن هم آمده که می‌روند و بچه‌‌ای رو می‌گیرند و به قتل می‌رسونند تا نکند در آینده پدر و مادر این بچه به واسطه این شخص کافر شوند.
    آیا کشتن فردی قبل از انجام جرم آن هم کودک صحیح است؟ این واقعه‌ای است که حتی حضرت موسی هم نمی‌تواند تحمل کند و‌ اعتراض می‌کند، ما که جای خود داریم و واقعا نمی‌تونیم بپذیریم و با هزاران استدلال مثل این که این جهان موقت است و بلافاصله اون کودک وارد جهان ابدی میشه نمیتونیم قانع بشیم.
    سلام
    متوجه نشدم شما الان به اصل مطالب این روایات نقد داشتین یا نوع بیانش؟

    اما اگر روایات درسته،‌ چرا نباید بگن؟ چون من نمی‌تونم تصورش کنم و بپذیرم و‌ خندم می‌گیره؟
    اینجوری باشه که خیلی از جریانات تاریخ حتی داستان‌های قرآنی هم به نظر بعضی مضحکه!
    استدلالتون برام واضح نبود خلاصه، و عجیب بود!
    پاسخ:
    سلام
    بلاغت یعنی سخن گفتن به مقتضای حال مخاطب، یعنی مخاطب شناسی و این که چیزی بگیم که اقناع کننده و مناسب حال افراد باشه، الان میتونیم خیلی مسائل و روایات کاملا واقعی رو برای خودتون بیان کنم که حتی شما هم پذیرش نداشته باشید، هر چند واقعی و درست باشند.
    روایات صحیح بودند؛ چون شخصی که این‌ها را می‌گفت فرد معتبر و بزرگواری است، اما شیوه بیان و گفتنش در این مجلس عمومی غلط بود و باعث می‌شد فضا از حالت غم به حالت شادی بیفته.
    باید بگم که با تاسف فراوان خیلی خندیدم در حدی که جای بخیه‌هام درد گرفت.
    پاسخ:
    خیلی کلنجار رفتم اول که این پست رو بنویسم یا نه، سعی کردم طوری باشه که مسأله روشن بشه و هتک حرمتی هم نشه.
    ان شاء الله حالتون بهتر بشه، امام باقر فرمود اگر ارزش و منزلت بیماری رو میدونستید، آرزو می‌کردید با قیچی تکه تکه شوید!
  • آقای سر به‍ راه
  • حالا تو اون مجلس شاید این حرف ها به خنده تمام بشه اما بعدا کلیپش میاد بیرون میشه دلیل رد اسلام و احمق بودن هیئتی ها
    حالا بیا ثابت کن ما حرفش قبول نداریم میگن این شیخه و شما پس چرا نشستین پا منبرش؟
    پاسخ:
    برای همین هم باید واکنش نشون بدیم و نذاریم هر حرفی و هر سبکی به بهانه این که برای امام حسینه رایج بشه.
    قطعاً جماعتی توی اون هیئت وقتی خطیب این مسائل رو بیان میکرده گاهاً جوگیر شده و فریاد یا حسین ناشی از سوز جگرشون فضا رو پر کرده(البته شایدنگاهی که امام به این فرد می‌کنه بیشتر از ما باشه)اما مسئله این هست چرا نباید بفهمه یک جای کار ایراد داره؟!از این رو میگم که کار خوبی کردین نوشتین.
    از این هیئت‌ها چه بزرگ و معروف و مطرح و چه کوچک و گمنام کم نیست در سراسر کشور خصوصاً قم که حقیقتاً ۷۲ ملتی هست.
    مثلاً ما اینجا در این منطقه در قم هیئتی داریم که مرکزیت حساب میشه و سخنرانش در شروع صحبت میگه:بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین "به خورده پورده هاش کاری نداریم" والظالین....
    خب بزرگوار نور هر مجلسی آیات قرآن هست چرا سبکش میکنی؟!



    در مورد بیماری هم نمی‌دونم چرا بهم میگن تو الان به خدا نزدیک تری بیشتر دعامون کن! در صورتی که من باید بیشتر محتاج دعا باشم ازشون ....
    پاسخ:
    دقیقا درسته، خود مستمع به نیت درستی میاد و شاید تقرب بیشتری هم پیدا کنه، اما وقتی نیروی فکر رو تعطیل کنه، هر حرفی که اون شخص بزنه رو درست و واقعی فرض میکنه. این هیأتی که گفتم، هیأت معروف رزمندگان اسلام قم بود.
    جسارتا بیماری‌‌ قلبی‌تون چی بوده و به چه مرحله‌ای رسیده؟ شاید بتونیم کاری برای بهبودش بکنیم. اگر دوست داشتید بگید.
    بعضی وقتها هم متاسفانه روضه خوانها یه مطلبی رو عنوان میکنن که نه سندیتی داره و نه با عقل جور در میاد و اگه همین مطلب رو اگه جایی به غیر از حال و هوای روضه عنوان بکنی برات ده جلسه روانپزشکی تجویز میکنن.
    امام حسین روز عاشورا کلا فکر کنم یک ساعت به صورت انفرادی جنگ کرده ، اونوقت یه روضه خوانی نقل میکرد که امام حسین روز عاشورا ۳۰۰ هزار نفر رو با شمشیرش به هلاکت رسونده
    حساب کرده بودن اگر امام حسین از طلوع آفتاب روز عاشورا تا ظهرش که شهید میشن جنگ میکرده و نه خودش خسته میشده و نه اسبش و نه شمشیرش کند میشده نمیتونسته ۳۰۰ هزار نفر رو بکشه
    و متاسفانه از اینجور روایتها تا دلت بخواد داریم حتی قضیه عروسی حضرت قاسم در واقعه عاشورا، که باعث میشن مردم به اصل قضیه هم شک بکنن
    متاسفانه جو هم یه طوری میشه که هر کس اعتراضی به این مسائل کنه بهش بجای توضیح و سند آوردن میگن که توی دم و دستگاه امام حسین دخالت نکن غافل از اینکه این یجور دین گریزی به وجود میاره
    پاسخ:
    احسنت، ممنونم از نظر دقیق‌ت، این همون شبهه و تحریفیه که شهید مطهری توی حماسه حسینی بهش اشاره می‌کنه.

    شهید مطهری  در حماسه حسینی ص ۶۶ و ۶۷ می‌گوید:

    تحریف عروسی قاسم
    از این بالاتر، (حاجی نوری) می‌گوید در همان گرما گرم روز عاشورا که می‌دانید مجال نماز خواندن هم نبود، اما نماز خوف خواند. ولی گفته‌اند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی را بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در اینجا، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم، من آرزو دارم، آرزو را که نمی‌شود به گور برد!
    شما را بخدا ببینید حرف‌هایی را که گاهی وقت‌ها از یک افراد در سطح خیلی پایین می‌شنویم که مثلا می گویند من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم، به فردی چون حسین بن علی نسبت می‌دهند، آن هم در گرما گرم زد و خورد که مجال نماز خواندن نیست!
    حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند،. نماز خوف همان نماز فریضه است که بصورت قصر خوانده می شود. و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که می آمد از پا در آمدند مجالی برای نماز خواندن به این‌ها نمی‌دادند.
    و می‌گویند حضرت فرمود من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است در اینجا راه بیندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانی‌های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شود عروسی قاسم نو کدخدا، یعنی نوداماد بود، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد. حاجی نوری می‌گوید ملا حسین کاشفی اولین کسی است که این مطلب را در کتابی بنام روضة الشهداء نوشته است و اصل قضیه صددرصد دروغ است.

    تحریف کشتن ۳۰۰ هزار نفر
    در کتاب اسرارالشهاده نوشته شده است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سؤال کرد اینها از کجا پیدا شدند؟ این‌ها همه در کوفه بودند، مگر چنین چیزی می‌شود؟! و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند، و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصدهزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می‌خواهد. بعد که دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی‌آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است! همین طور درباره حضرت ابوالفضل گفته‌اند که بیست و پنج هزار نفر را کشت که حساب کردم شش ساعت و پنجاه چند دقیقه و چند ثانیه وقت می خواهد اگر در هر ثانیه، یک نفر کشته شود.
  • یاس ارغوانی
  • واقعا؟ چه عجیب! درست میگید یه کارایی نباید گفته بشه
    پاسخ:
    موفق و پیروز باشید
    التماس دعا
  • آقای سر به‍ راه
  • نسبتا مرتبط

    https://youtu.be/a-A6I9JrikI
    پاسخ:
    تشکر جناب سر به راه 💚
    مداحی و سبک‌هاش و دکان‌های مداحی که قصه درازی داره.
    صاحب کلیپ میگه: وهابی‌ها هم که همشون خوبن، مثل بقیه آدم‌ها.
  • علیرضا ‌‌
  • توی همچین وضعیتی شهید مطهری برای عوام رجوع به عقل و فطرت سالم توصیه کردن که متاسفانه توجهی نمیشه...
    پاسخ:
    هر ملت و مکتبی که عقل رو تعطیل کرد، آسیب زد.
    جریان طب اسلامی از همین مکاتب است که عقل رو در مواجهه با حدیث تعطیل کرده.
    نگاه‌های اشعری و اخباری از همین دسته است.
    سلام
    اصل قضیه درسته و مسایلی وارد فضای روضه و سخنرانی محرم شده که با اصل فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و روایات معتبر همخوانی ندارد . اما اینجور هم که شما بیان کردید نیست.
    شما ظاهرا کمی خوش خنده به نظر می‌رسید و مخصوصا تحت تاثیر آن دوستتان هستید که او از شما بیشتر اهل خنده و مضحک است.
    یک نمونه :
    اگر تصور اینکه خانمی پای حوضی نشسته باشد و لباسی را بشورد و چنگ بزند این تصور ذهنی و باطنی شما است. خوب تصور اینکه مردی کنار حوضی بایستد و با کاشی یا با مشتش به همه شیعیان اهل محشر آب بنوشاند هم باید خنده دار باشد. در حالیکه اینها مثال مادی از تصور یک دنیای معنوی است. و اصلا با نگاه شما جوی آب و شیر و عسل و حوری و شراب بهشتی و ... اینها هم خنده دار می آید .در حالیکه اینها علاوه بر احادیث معتبر در خود قرآن کریم است و به هیچ‌وجه خنده دار نیست بلکه تشبیهی از عالم مثال است .

    پاسخ:
    سلام، موضوع اصلی خندیدن یا نخندیدن نیست، شاید دل من و امثال من مریض باشد که به این مسائل بخندیم.
    موضوع اصلی بیان برخی مطالب در جای نامناسب خود و با شیوه غلط است که باعث کمدی شدن آن‌ها و عدم اقناع می‌شود، نه این که بگوییم تاریخ و مفاهیم دینی ما تماما جوک و لطیفه هستند.
    شما معتقدید معاد مادی است یا روحانی؟ اگر روحانی باشد حرف شما رو قبول می‌کنیم که این‌ها اشارات مثالی مادی برای مفاهیم مجرد است.
    در جواب آقای حامد سپهر و تایید شما :

    قضیه عروسی و داماد شدن حضرت قاسم یک چیزی است که باید از نگاه مظلومیت امام حسین علیه السلام و خاندانش نگاه کرد.
    حالا من دقیق نمیدانم در شب عاشورا یا قبلش بوده یا نه ولی امام حسین علیه السلام در آن ایام دوتا از دخترهایش را به عقد پسرعموهایشان در آورده . و این مراسم عقد ، نیازی نیست که تصور یک عروسی کاروانی را داشته باشید . در کتاب یاران کوچک حسین علیه السلام زندگی این عزیزان مطرح شده. من وقتی اینها را خواندم و این جنایاتی که داعشی ها در عراق و سوریه انجام دادند و بحث جهاد نکاح و .. آن لعنتی های شامی هم همینطور بوده اند و این اقدام امام حسین علیه السلام بخاطر این بوده که پس از شهادت امام و اسارت زنان و دخترانش ، به آنها بگویند که اینها همسران شهدا بوده اند و شوهر داشته اند و آنها نتوانند حرف ازدواج آنها را مطرح کنند. همان طور که در جریان کاروان اسرا این بحث ازدواج آنها پیش آمده که با واکنش حضرت زینب سلام الله علیها منتفی شده است.
    پاسخ:
    سلام
    مطمئنید از نظر تاریخی درسته؟ اگر صحیحه که ما قبول می‌کنیم برادر.
    بحث سر آب و تاب دادن بی‌جهت و حتی کیل کشیدن برای این قضیه در برخی هیأت‌هاست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.