خدایا، مشتی، داشتیم این حرفا رو؟
خدایا تو شاهد باش که در یک دستم کتاب بود و در دست دیگرم قلم، اما دنیایت به یک دستم پیاز داد و به دیگری چاقو و بعد گفت: بنشین ۵ کیلو پیاز پوست بکن برای قیمهی امشب.
خدایا تو ناظر باش که ما در تاریکی بی امامی کورمال کورمال شمشیر میزدیم اما یکهو خوردیم به دیوار معیشت و تیغه شمشیر محکم خورد به دیوار و تکهای ازش پرید توی چشممان.
خدایا تو دیدی وقتی زنگ زدم به استاد فیلمنامهنویسی که چرا ده روز است طرحم را ندیدهای برگشت و گفت: مطمئنی اصلا میدونی طرح چیه؟ و من چون وسط جوجه و کوبیده ملت دوره را گوش کرده بودم هنوز در سینما نیامده در دیگ سینمای آبگوشتی افتاده بودم و نه تنها فرق سیناپس و لاگ لاین را نمیدانستم بلکه این ورتر حتی جای مرغ، جوجه دست مشتری داده بودم.
خداوندا بعضی آخوندها خوردند و چاپیدند و چاق شدند و ما جوجههای جیک جیک کن فسقل طلبهات فحش خوردیم، هی آنها خوردند و هی ما خوردیم، هی چاقتر شدند و ما لاغرتر.
خدایا، خدا وکیلی دیدی طرف با این هوا رزومه اجرایی و علمی با چند کتابی که داشت استاد دوره سینما شده بود اما هنوز معنای پیرنگ را نمیدانست، یک کتاب نمیتوانست معرفی کند و شمعدانی یهودیها را میگفت هشت شاخه است، ولی تا آمدم اعتراض کنم پیامها را بستند.
پروردگارا
این آقا که این جا نشسته
و به طرز خنده داری ماسک زده
نگاهش رویم سنگینی میکند
سی تومن قیمه میخواهد
در فرصت دیگری خدمت بزرگوارت خواهم رسید...
- ۹۹/۰۸/۰۷
برای این که بتونی جلوی اون آخوند هایی که ازشون حرف میزنی رو بگیری باید خودت به اندازه کافی زبون بزرگی داشته باشی و بدونی از چی داری حرف میزنی. جوری که جلوت کم نیارن و یه چیز بالاتر داشته باشی برای ارائه.
مطمئنن یا شما بیشتر مسلمونی یا اونا. اگه حس میکنی بیشتر مسلمونی (که بنظرم کسی که عقایدش رو تو وبلاگ مینویسه و سعی میکنه شفاف تر زندگی کنه اوضاعش بهتره) بیا و به کانال یوتیوبم سر بزن چون دوای بزرگ تر شدن زبون رو دارم تبلیغ میکنم. چیزی که باهاش بری خود خدایی که داستان های زیادی ازش شنیدیم رو بری ببینی. ازش بپرسی چی کار کنم و اونم بهت راه حل رو بده.
اگه به خدایی که میپرستی تسلیمی و یه نفر داره همچین حرفی میزنه، به سمتش برو و اگه بهش تسلیمی و اون زندگیت رو کنترل میکنه، یا جلوت رو میگیره و یا میزاره امتحان کنی این روش رو. اگه نیتت خیر باشه، که هست، به گمراهی کشیده نمیشی. چون خدا خودش قول داده که وقتی به عنوان ولی انتخابش میکنیم، واقعا ولایت داشته باشه بهمون و مثل یه پدر حواسش باشه که اشتباه نریم.