سوار ماشین شدم، راننده با موهای فر و قیافه لات مسلک با سرعت خیلی زیادی حرکت میکرد. رو کردم و بهش گفتم: این قدر تند میری خطرناک نیست؟ گفت: الآن آخر شبه و ماشینی نیست. گفتم: نه که بترسم، برای خودت میگم که یک دفعه تصادف نکنی. گفت: این بیست و ششمین ماشینیه که دارم سوار میشم، تا حالا سه بار چپ کردم. از ماشین پیاده شدم، به روش سریع دور زد و به سرعت مسیرش را ادامه داد.
اگه پیاده نشده بودی الان روحت اینجا پست میذاشت؟
نه، خودم با گوشی پست میذاشتم من رو ربودند و یک حمد برای رهایی از حبس قرائت کنید