به هر جا بنگرم، طبیب بینُم
علوم سنتی زیادی هستند که مابین خطوط کتابها و سینههای برخی بزرگان دفن شدهاند. در این میان افرادی بدون اطلاعات کافی و با اعتماد به نفسی خرکی! در شبکههای اجتماعی و گوشه و کنار، دست به کیسه ایستادهاند و با نگاه به جیب مردم ناآگاه، آب و از لک و لوشهشان میریزد.
طب بومی دنیای بزرگی دارد اما به گونهای است که از ننه شصت ساله من تا آن طلبه تازه ریش در آمده که کلا دو ماه پیش یک آخوند اخباری مسلک، طب آموخته همه خود را حکیم تمام طب بومی میدانند و یک عالمه نسخه در جیب دارند.
علامتشناسی طب قدیم اگر احیا شود و آدمهای درستی تربیت شوند، دیگر نیازی به بسیاری از ابزارهای تشخیص گرانقیمت و مضر جدید مثل سیتی اسکن نیست.
تنها با گرفتن نبض یا نهایتا دیدن ادرار یا بررسی کردن زبان به طور تخصصی میشود تمام بیماریهای کوچک و بزرگ فرد را یا حتی احتمال بیمار شدنش در آینده را فهمید.
اما حالا کار به جایی کشیده که در دایرکت برایمان پیام میآید با سلام، خانم زهرمار هستم، متخصص زبانشناسی، عکس زبانت را بفرست تا رایگان اسکنش کنم و بگویم چه بیماریهایی داری، بعد هم صفحهاش پر شده از نسخه پیچیهای کلی!
از درمان یبوست و فشار خون گرفته تا پسوریازیس و تنگ کردن فلان جای آدم و روشن کردن پوست فلان جا! امان از این که یکیشان نیامدهاند کتاب قانون را ورق بزنند یا مبنا و روش طب سنتی یا حتی همان طب اسلامی را بیاموزند یا اصلا فرقی بین اینها قائل شوند.
اکثرا هم دنبال علایم درمانی هستند، یعنی مثلا جای آن که بیایند سبب سردرد را درمان کنند، دارویی تجویز میکنند که فقط سردرد را بیندازد. بعد مفاهیم طب سنتی و طب مدرن را مخلوط میکنند و چنان گندی میزنند که بیا و ببین.
از آن طرف اطبایی که غیرحضوری ویزیت میکنند نوبرند، هزینه را واریز میکنید تا بتوانید غیر حضوری ویزیت شوید، طب سنتی اصلا ساز و کارش این نیست که تا کسی گفت فلان بیماری را دارم، داروی مشخصی برایش سریع تجویز کنیم. باید کامل شرح حالی از فرد گرفته شود، عادت خاص او در تغذیه، خواب و بیداری، حرکت و سکون و حالات روانی بررسی شوند تا دارو تجویز شود.
مثلا اگر کسی گفت یبوست دارم، نمیشود سریعا برایش، آن هم روزانه برگ سنا و گل محمدی تجویز کنیم - همان کاری که اعزه طب اسلامی میکنند- این صرفا یک علائم درمانی اضطراری است، باید با دیدن علایم آن هم به شکل حضوری ریشه یبوست را پیدا کنیم و درمانش کنیم. تازه تجربه بسیاری میخواهد و چند سال کار کردن، طب سنتی کلا مدلی است که اوایل زمانی که افراد با آن آشنا میشوند، سریع دنبال درمان میروند.
اما وقتی کمی عمیقتر میشوند و میفهمند تازه چه دنیای گستردهای است، شک میکنند، عقب مینشینند و به این نتیجه میرسند که هنوز برای درمان خیلی زود است. امروزه طب، چه سنتی و چه صنعتیاش، تبدیل به تجارت شده است.
آدمهای بسیاری هستند که با اهداف مالی و با ضعف علمی قابل توجه، همه مردم را لخت میکنند و پشت کمرشان را به عنوان حجامت عام، تیغ میزنند.
در حالی که خود جناب بوعلی میگوید که حجامت فقط باید سالی یک مرتبه، در فصل بهار آن هم برای افرادی که رطوبت بدنشان بالاست انجام شود، اما اینها ماهانه حجامت را تجویز میکنند.
نتیجه میشود جوان بلغمی که کف زمین غش کرده یا آن خانم مسن خشک مزاجی که چند روز بعد از حجامت سکته قلبی میکند!
همین شلی دریچه میترال قلب را که ذکر خیرش شد، اگر شخص اهل فن نباشد سریعا تا قلب کسی دردی میگیرد، میگوید بیا دو تا زالو بینداز روی قلب، در حالی که همین کار به ضرر افرادی است که شلی دریچه میترال دارند اما همین زالو برای افرادی که گرفتگی عروق دارند مناسب است.
حال اگر فرصت شد، گاهی بزرگواران متخصص شبکههای اجتماعی، از استاد پروفسورِ پدر طب تا خانمهای بازاریاب زبانشناس را نقد میکنیم.
- ۰۰/۰۹/۲۱