سکوت

مرغ سحر ناله کن

بزرگ‌ترین مانع راه نویسندگان مبتدی

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۵۱ ق.ظ

برای همه‌مان اتفاق افتاده که با تمام علاقه‌ای که به نویسندگی داریم اما وقتی پشت کاغذ و قلم می‌نشینیم ذهن‌مان ته کشیده و چیزی برای نوشتن نداریم.

با خودمان کلنجار می‌رویم که چند خطی بنویسیم ولی فایده‌ای ندارد، آخرش هم یک نوشته تصنعی خشک و بی‌روح از کار در می‌آوریم.

من همیشه از بچگی وقت انشا نوشتن و نقاشی کشیدن مشکل بزرگی داشتم. یک چیزی در سرم مانع خلق کردنم می‌شد و آن ترس از قضاوت شدن بود.

می‌ترسیدم الان چیزی بکشم یا بنویسم که خوب از کار در نیاید. بعد هم توسط هم کلاسی‌هایم مسخره شوم.

همیشه در نقاشی‌هایم یک قالب پیش فرض داشتم، یک کلبه و درخت و دو تا پنجره، چند تا کوه و یک آفتاب، نقاشی‌هایی که همه‌شان شبیه هم ‌بودند.

هیچ کس هم در این سیستم آموزشی نمی‌گفت رها باش، مال خودت باش، ذهنت را آزاد کن و هر چی دوست داری نقاشی کن، یک معلم عصبی همیشه آن جا نشسته بود و وظیفه کور کردن استعدادهایمان را بر عهده داشت.

بگذریم، داغ دلم تازه شد. به هر جهت مهم‌ترین مشکلی که در ابتدای نویسندگی گریبانگیر آدم‌هاست همین ترس از قضاوت شدن است.

مشکل این است که می‌خواهیم با نیمکره چپ مغزمان بنویسیم، در حالی که باید اولش دکمه بخش تعقلش را بزنیم و بعد هر طور عشقمان می‌کشد بنویسیم.

همیشه به بچه‌هایی که تازه کار نویسندگی را شروع می‌کنند می‌گویم که نوشته‌هایتان را فعلا به کسی نشان ندهید. چون یک نفر که شما را دست کم بگیرد حسابی سرخورده می‌شوید.

برای همین، اول نویسندگی برای فهم این که کلمات را چطور باید مخلوط کنیم که طعم بهتری بدهد فقط باید زیاد بنویسیم.

از هر چیزی، از همین اتفاقات پیش پا افتاده و احساسات گذرا شروع کنید. مثلا صبح از خواب بلند می‌شوید، خوابتان می‌آید، به زور خودتان را به مدرسه می‌رسانید، صبح حوصله ندارید با کسی حرف بزنید، معلم امتحان می‌گیرد در حالی که اصلا نمی‌دانستید امتحانی هم هست.

خلاصه همین مطالبی که اسمش را روزانه نویسی می‌گذاریم را بنویسید و به کسی هم نشان ندهید تا قلم‌تان روان شود.

من اگر‌ روز اول قبول می‌کردم که فقط در حد یک بچه سوم ابتدایی باید انشا بنویسم و به خودم سخت نگیرم پیشرفت تصاعدی را تجربه می‌کردم.

اگر هم متن‌تان را به کسی نشان دادید و مسخره‌تان کرد، بهش تذکر بدهید که فعلا حد شما همین است اما به زودی دهان همه‌شان را کاه گل خواهید گرفت :)

فراموش نکنید نمی‌شود کوهنوردی را از قله شروع کرد، بالاخره هر کسی باید از یک جایی حرکت کند.

  • جواد انبارداران

نظرات (۶)

  • رفیقِ نیمه راه
  • میام اینجا دژاوو پیدا میکنم :|
    :/
    میخوای آخر پستات بنویس منظور کل پستت من بودم :/
    پاسخ:
    منظور تمام این پست‌ها رفیق نیمه راه بوده است :)
  • فاطمه قلی‌پور
  • من به نوبه خودم میخواستم روی اون «به کسی نشان ندهید» تاکید کنم. نه بخاطر اینکه تایید حرف شما رو کرده باشم. بلکه بیشتر بخاطر اینکه اون مخاطب بدبخت هم در نظر گرفته بشه و نخواد وقت بذاره تمرینای روزانه نویسندگی تازه نویسندگان رو بخونه. مخصوصا تو وبلاگشون ://// با تشکر.
    پاسخ:
    این الان تیکه به خود منم بود دیگه؟
    الان باید جمله طلایی رو بگم؟
    وبلاگ خودمه، هر آشغالی رو بخوام توش می‌نویسم و به مخاطب بزرگوار هم هیچ اهمیتی نمیدم :/
    این انتقاد به خود من هم وارده
    فکر میکنم توی ده بیست سال گڋشته اونقدرها به درس انشا اهمیت داده نشده و همه یه جورایی از کنارش ساده رد شدن الان به جرأت میتونم بگم خیلی از لیسانسه های ما حتی خودم یه نامه درخواست وام یا تقاضای مرخصی بدون ایراد نمیتونیم بنویسیم
    پاسخ:
    آقو دست رو دلمون نزار. ما همیشه یک استاد ادبیات داشتیم توی راهنمایی دائم سر کلاس میرفت بیرون با گوشیش حرف میزد و ما رو به یک تکلیفی مشغول میکرد. دبیرستان هم که دیگه اصلا خبری از انشا نبود.
    حالا شما خدا رو شکر توی محیط آکادمیک دانشگاه زبانتون فارسیه، طلبه‌ها بعد از چند سال وقتی میخوان یه چی بنویسند یک زبان مغلق ترکیبی فارسی و عربی مینویسند که نه عرب میفهمه نه فارس، که از اصطلاحات حوزوی که فقط خودش میفهمه و چند نفر دیگه پر شده.
  • جـودی خآنوم :)
  • سلام.
    یکی از بزرگترین چیزهایی که میتونه به یه نویسنده کمک کنه مطالعه فراوونه به نظرم ... اون هم در همه حوزه ها!!
    خود به خود حس نوشتن هم ایجاد میشه ...!
    پاسخ:
    سلام
    درسته
    درست
    واقعا راه کار درستیه👌.
    پاسخ:
    خیلی خیلی ممنونم
  • فاطمه قلی‌پور
  • تیکه به شما؟
    نمیدونم هست یا نه اما من اون لحظه که داشتم می نوشتم، به اینکه شما هم جزوش هستید یا نه فکر نکردم انصافا.
    پاسخ:
    تیکه‌ای بود که روزی ما شد
    اگر چه مصنف خود قصدش را نداشت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.