اشتباهاتی که در وبلاگنویسی مرتکب شدم
آتش بدون دود نمیشود، جوان بدون گناه.
احساس میکنم اشتباه کردم؛ چندین سالی که وبلاگ نوشتم اصلا متقن نبودم. چندین بار وبلاگ را بالا و پایین میکنم، مطالب زیادی نوشتهام که زشت بودن یا اشتباه بودنشان را الآن میفهمم. دائم ویرایش میکنم و تغییر میدهم، چند روز پیش پستی نوشتم ولی منتشر نکردم که در آن به حرفهایی اشاره میکردم که با حرفهای دیگرم تناقض داشت.
عامل اصلی این اتفاق، حرف زدن درباره چیزهایی بود که به قدر کافی دربارهشان تحقیق نکرده بودم و به مقدار کافی با انسانها ارتباط نداشتم که زشتی برخی صحبتها را درک کنم. این هشتصد و هفتاد و ششمین پست وبلاگ است، اما فقط 136 پست را میتوانید ببینید. تازه در همینها هم پاسخهایی که به نظرات میدهم، چیزهایی جگرسوز مییابم.
هر چه بوده تمام شده، منطق خواندن، دقیق شدن، اندکی تربیت شدن و فهم معرفتشناسی فلسفی کمک کرد بهتر بنویسم، همه اینها را هم که نمیتوانستم روز اول به دست بیاورم.
از این رشته به آن رشته هم زیاد شیرجه رفتهام، ولی عمق مطالب از بس کم بوده که هر دفعه با سر خونی از جا بلند شدهام، شاید مطالب را چند دسته کردم، خوشمزههایش را یک کتاب کردم، تحقیق عمیقی روی مطالب تخصصی کردم و تکمیل کردم و آنها را هم یکییکی مقاله و کتاب کردم، من مینویسم تا بمانم و فایدهای برسانم، اگر به قصد من مینویسم تا حال کنم یا فقط آرامش بیابم مینوشتم، قطعا این هدف محقق شده بود و دردی نداشتم ونمیترسیدم که حرفی زده باشم که باعث گمراهی کسی شده باشد. من نمیتوانستم بیخیال حرکت کردن شوم، هیچ وقت ماشین پارک شده تصادف نمیکند، کسی که اشتباهی نکند، حرکتی هم نکرده.
خواهش میکنم درباره خودم و وبلاگم نظر بدهید، ناشناس را باز گذاشتهام، چیزهایی را بهم بگویید که شاید الآن متوجهش نیستم تا شاید متوجه شوم، کمک کنید مثبت و منفیام را بهتر درک کنم.
- ۰۰/۰۵/۳۰
این حساسیت طبیعیه. چون من خودم دوتا وبلاگ قبلم رو به همین خاطر پاک کردم که چون احساس میکدم همش یاوه گویی کردم و مطالب بیفایده نوشتم.
البته عیب هایی هم هست منکر نیستم ولی یادم نمیاد که بگم.