ای کاش من چند تا بودم، هر کدام را در جایی میگذاشتم، یکی را مسئول رسانه میکردم، دیگری را مسئول پژوهش، یکی را میفرستادم در مسجد کار تربیتی کند، آن دیگری را بیل دستش میدادم و راهی اردوی جهادیاش میکردم، آن دیگری که غمگین بود را چپیه سبزم را میگفتم بردارد و برود و بنشیند روی خاک شلمچه، فقط هقهق کند و شبها هم تا به صبح نماز بخواند و نجوا کند، یکی را مسئول آموزش میکردم تا فقط آموزش دهد، یکی را میفرستادم حجره که طلبگی کند و جز فقاهت و اجتهاد به چیزی فکر نکند، یکی را هم میفرستادم ور دل خانواده، خوش باشد و بخندد و امور خانه را رفع و فتق کند، آن یکی که تنومند است را میفرستادم سرکار فقط پول دربیاورد، آن دیگری که عاشق سینماست را میفرستادم پیش مسئول رسانه فقط فیلم کارگردانی کند و کتاب و نقد فیلم بنویسد، این طبیب خسته را هم میفرستادم مطب، کنار دیگری که عطاری دارد با هم کار میکردند، آن منطقی هم مناسب تفکر و منطق است، کارش را تفلسف قرار میدادم و اما خودم لنگ روی لنگ میانداختم و ساعتها تفریح میکردم با نگریستن به در اتاق و دریچهای که آه میکشد، آخ که آرام میشدم از این همه منِ بیقرار و این خانوادهای از منهای لاکردار که هر کدام دردی دارند و سخت ناآرامند.
پیغمبر گفت علم علمان
علم الادیان و علم الابدان
در ناف دو علم بوی طیب است
وان هر دو فقیه یا طبیب است
میباش طبیب عیسوی هش
اما نه طبیب آدمی کش
میباش فقیه طاعت اندوز
اما نه فقیه حیلت آموز
گر هر دو شوی بلند گردی
پیش همه ارجمند گردی
صاحب طرفین عهد باشی
صاحب طرف دو مهد باشی
میکوش به هر ورق که خوانی
کان دانش را تمام دانی
شعر نظامی در توصیه به پسر ۱۴ ساله خود، محمد نظامی
یکی از نابلدان عرصه طب سنتی یا طب اسلامی به خانمی تجویز فصد کرده، با این قرار که هفتهای یک بار او را فصد کنند، بعد از سومین هفته و فصد سوم، خانم دچار عارضه شدید و مبتلا به پارکینسون میشود.
ما برای زالو و حجامت که حجم خونگیری کمتر است، حداقل ۱۵ روز فاصله قرار میدهیم، اما با چه حسابی برای فصد که خونگیری عمیق است و حجم زیادی از خون خارج میشود، فقط ۷ روز فاصله قرار دادهاند؟ کدام طبیب در کدام کتابی چنین چیزی نوشته؟ آخرش هم میگویند طب سنتی بد، نمیگویند طرف خودش را طبیب جا زده بود!