دین مایه عذاب است. هر لحظه انسان را زهرمار میکند. دائم به این فکر میکنم که چه اشتباهاتی در گذشته مرتکب شدم. اصلا میدانی ما مارکسیسم التقاطی اسلامی داشتیم، بعضیها مدعی فمینیسم اسلامی هم هستند، ولی من میخواهم معتقد به اومانیسم اسلامی شوم. من مرکز میشوم، اصلا هر کاری که کردم درست است. من مرکز عالمم، هر کاری کنم و هر فکری کنم درست درست درست است. گذشته هرکاری کردم درست بوده. آرامش من در این است. اصلا به کسی چه؟!
در این افکار بودم که سگی که نصف قد من ارتفاع داشت و دو برابر پهنایم، عرض، از وسط بلوار پرید پایین و پارس کرد. در نگاه اول گرگ بود.
بسم الله الرحمن الرحیم، خدایا ... خوردم! غلط کردم. ممنونم اجازه دادی زنده بمانم! انسان موجودی فانی است که عین ربط به خداوند است. حضرت حق هر لحظه به انسان وجود را افاضه میکند. قطعا زیر سایه امام زمانیم که آن سگ ما را تکه پاره نمیکند.
جلوتر یکهو صدای جیغ دو تا گربه وحشی از توی جوب آمد که همان لحظه گفتم: صلی الله علیک یا اباعبدالله، حرف آخرم فقط میخواهم تو باشی.
بعد هم سریع سرچ کردم: مداحی خفن! چه کلید واژه احمقانهای در آن لحظه بود، یک سری سایت آمدند که تیترشان این بود: مداحی بیسدار مخصوص ماشین!
دوباره سرچ کردم گلچین مداحی، سایت اول را باز کردم، مداحی سوم محمود کریمی را پخش کردم که میگفت کی میدونه شاید امسال بمیرم و وسط سینه زنی چمیدونم خلاصه همش سخن ار یکهو مردن بود!
خلاصه چنان ما را هدایت کردند که گفتند یا هدایت میشوی یا که بی تعارف میدهیم حیوانات خیابانی جرت بدهند! حیوانات خیابانی هم نعمتی هستند! از سر و روی کشور ما نعمت میبارد، همین پراید و موتور و وضعیت جادهها چنان آدم را به خدا نزدیک میکند که همتراز سفر حج هستند و گویی در پراید نشستن مساوی در کعبه سجده کردن است!
آخر سر ما هم یا هادی و یا وکیل و یا ناصر گویان قدمهایمان را تند کردیم به سمت خانه.
- ۱۰ نظر
- ۰۲ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۰۱