سکوت

مرغ سحر ناله کن

نقد مستند انقلاب جنسی 3

شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۳۷ ق.ظ

بیاییم یک بار برای همیشه تصمیم بگیریم که زمانِ ساخت یک چیز، چند چیز دیگر را خراب نکنیم. مستند انقلاب جنسی 3 چنین تصمیمی نداشته و بعد از تخریب یک بلوک ساختمانی، یک تک آپارتمان را آباد کرده. الحمدلله که آقای حسین شمقدری این بار خودش مجریِ مستند نبود و شخص دیگری را جای خودش گذاشته بود و به حرف ما بها داده بود که خودش مناسب مجری‌گری نیست.

مستند با تصاویر یک دنس پارتی شروع می‌شود و در شهر سنپترزبورگ روسیه ادامه می‌یابد. با مصاحبه‌هایی در روسیه و ایران روبرو هستیم که خبر از تضادهایی بین جامعۀ ما و آن‌ها می‌دهد. تمام تلاش آقای شمقدری این است که بگوید این افراد با این که در جامعۀ مذهبی شیعی نیستند اما در برخی جاها بهتر از ما عمل کرده‌اند و لااقل در مسئلۀ عشق و روابط جنسی توانایی ابراز احساساتشان را داشته‌اند.

مجریِ برنامه به همراه تیم مستند ساز با یک دختر روسی از طریق سایتی قرار گذاشته‌اند و به سراغش می‌روند. این سایت کارکردش آشنا شدن با افرادی است که مسافرت می‌کنند و و از آن طرف آدم‌هایی که در شهرِ مقصد داوطلب میزبانی می‌شوند. ابتدای مستند با خودم فکر می‌کردم چه دلیلی دارد که این قدر روی این فرد تمرکز شود و تیم مستندساز وقتشان را با دختر روس بگذرانند و حتی دست به پخت قورمه سبزی بزنند و مجری با دختر روس دوچرخه سواری هم بکند. اما آخر مستند جوابم را گرفتم.

در مصاحبۀ یک دقیقه‌ای با افراد شاید به کُنه و عمق مشکلاتشان پی نبریم و با خنده کلماتی سر هم کنند و رد شوند. اما بعد از دو روز وقت گذراندن با دخترِ روس بالاخره این آدمی که پشت الفاظ و لبخندها خودش را مخفی کرده به درد و دل می‌نشیند و با گریه اعتراف می‌کند که یک دوست پسر هیچ وقت مسئولیتِ دوست دخترش را بر عهده نمی‌گیرد و این طور رابطۀ زناشویی جواب نمی‌دهد و همراهش بی تعهدی است و کمبودِ حداقل جنس زن را به همراه دارد. خودِ همین میزبانی تأیید این مدعاست که اگر دختر روس تأمین شده بود چرا راضی می‌شود در چنین سایتی میزبان افراد باشد؟ در یک لحظه تنهایی‌ خودش را لو می‌دهد و فردگرایی اومانیستی را به تصویر می‌کشد و مهری بر حقّانیت ایدئولوژی وحیانی می‌زند که ازدواج بهترین راه است.

مستند انقلاب جنسی بی‌فرهنگی و بی‌مهارتی ما ایرانی‌ها را در مسئلۀ عشق و زناشویی به رخمان می‌کشد و این نکته را به ما گوشزد می‌کند که در ما در پوسته‌ای اسلامی مشغول زندگی کردن هستیم و با دینِ اصیل فاصله‌ها داریم. اسلامی که نسخه‌اش روزی سه بار ابراز محبت به همسر است و از لفظ مودت در قرآن برای زوجین استفاده کرده - که معنای محبتِ همراه با ابراز می‌دهد- اجرا نمی‌شود و وقتی از یک زن ایرانی مصاحبه می‌گیرد که کی به شوهرت گفتی دوستت دارم؟ طوری که انگار افتخار به حرفش بکند می‌گوید یک بار 15 سال پیش گفتم! و بقیه ایرانی‌ها هم که یا فرهنگ مصاحبه ندارند، یا توانایی فکر کردن یا عده‌ای که می‌گویند وقت نمی‌کنیم جملۀ دوستت داریم را بگوییم!

آقای شمقدری در این مستند به طرفداران ازدواج سفید و روابط بدون ضامن با زبان خارجی زبانان پاسخ می‌دهد که خود آن آدم‌هایی که با فرهنگِ ضدّ ازدواج بزرگ شده‌اند دنبال روابطِ با تعهّد و مسئولیتند و این فضای ناامنِ زناشویی را را نمی‌پسندند. البته آن‌ها در جدا شدنشان و طلاق گرفتنشان هم عاقلانه‌تر رفتار می‌کنند و این قدر شبیهِ ما دنبال افسردگی و فاز سنگین نیستند و با جدایی راحت‌تر کنار می‌آیند.

فرهنگِ آن‌ها چیزهایی دارد که برای ما آموزنده است، از همان جنس کارهایی که همیشه می‌گویم کافر در کفر خودش راسخ است و ما در اسلاممان کم می‌گذاریم. این‌ آدم‌ها اگر چه مسلمان نیستند اما مهارت زیبایی دارند و درک می‌کنند که حداقل پرورش اندامشان و ورزش کردن در رابطۀ جنسی و به دنبالش عاطفی تأثیر گذار است چیزی که ما ایرانیان درکی از آن نداریم. این کافرانِ راسخ در کفر هنگامِ رویارویی با مصاحبه‌گر تبسم می‌زنند که از اخلاق پیامبری است که سیره‌اش را فراموش کرده‌ایم. این انسان‌ها با این که دوست دختر و دوست پسر هستند و در قید و بند نیستند اما خودشان را فقط متعلق به یک معشوق می‌دانند. آن پسرِ روسی با این که به تقیدی پایبند نیست اما غیرتش اجازه نمی‌دهد دوست دخترش با شخصِ دیگری برقصد.یک دختر روس وقتی می‌فهمد مهمان‌هایش مسلمان هستند لباسِ بهتری می‌پوشد و از تذکر مجری ناراحت نمی‌شود و قشقرق راه نمی‌اندازند و ناراحت نمی‌شود.

اما با همۀ خوبی‌ها انتقادهای بزرگی وجود دارد:

1) جناب حجت السلام قاسمیان که در محلۀ زن‌های خیابانی به داخل خانه‌ای می‌رود مشخص نشد که چه شد؟ کجا رفت؟ چه کرد؟ اصلا چرا این آخوند توانست برود و مجری نتوانست؟ این سکانس مستند فقط روحانیت را در موضع تهمت قرار داد که با کات کردن این قسمت و قرار دادنش در شبکه‌های اجتماعی توسط دوستانِ احمق ما سبب تخریب بیشتر این لاشۀ روحانیت شد.

2) آیا کسی می‌تواند پای این مستند بنشیند و مشتاقِ رفتن به خارج نشود؟ آمدند و خواستند صیغه را جا بندازند، اما همراهش حسرتِ بیشتر در مخاطبان را برای رفتن به خارج جا می‌اندازند بدونِ این که قصدش را داشته باشند و البته که من به حسنِ نیت سازندگان اعتماد دارم اما این از همان چیزهایی است که ابتدای پست گفتم ناخواسته و مهندسی نشده خرابش کرده‌اند.

3) افرادی که در ایران ازشان مصاحبه شده بود در حدّی نبود که بشود ازشان اخلاقِ ایرانیان را استقرا کرد پس قشر فرهیخته و نخبگانی چه می‌شود؟ چرا نرفتند در حیاط دانشگاه تهران و دانشگاه امام صادق مصاحبه بگیرند و آمدند از عوام جامعه گرفتند؟ همه این طور نیستند که این قدر هم بی محبّت و بی مهارت باشند و این باعث خود تحقیری مخاطبین می‌شود و اگر بینندگان مرضِ ناامیدی و سیاه و سفیدی نظر داشته باشند یک باره قضاوت می‌کنند که ما ایرانی‌ها بدبخت‌ترین و بی فرهنگ‌ترین آدم‌های جهانیم در حالی که این بی‌فرهنگی و ضعف مهارتی فقط در عوام جامعه و همین قشر خاکستری است که ازشان مصاحبه شده.

نظرات (۱۶)

من مستند رو ندیدم اما به نظرم همونطور که با چند نفر از اینجا نمیشه چیزی رو استقرا کرد با چند نفر از اونجا هم نمیشه!
ازدواج سفید یا ازدواج بی‌ضامن شاید در سطح شخصی جواب هم بده. درسته؟
اما در سطح اجتماعیه که اصلا جواب نمیده.
در نتیجه مستند میتونست در مورد کسی باشه که ازدواج سفید براش جواب داده! :/
و برعکسش هم هست. ازدواج با ضامن هم میتونه برای کسی جواب نده و فقط باعث دردسر مضاعف بشه مخصوصا برای جنس مونث.کلا جنس مذکر در هر اتفاق اجتماعی مصونیت بیشتری داره!:/
خب آیا غرب میتونه با مستندی از دردسرهای ازدواج با ضامن در ایران و راهروهای دادگاه‌ها، بد بودن این تفکر، یا محدودیت جنس مونث یا نگاه صرفاً ابزاری به زن در اسلام رو نتیجه بگیره؟
این مدل نتیجه‌گیری خیلی صحیح نیست.
پاسخ:
افرادی که این جا ازشون مصاحبه شده بود اکثرا میان سال بودند و آن طرفی ها هم جوان‌های توریست و نشسته در پارتیِ شبانه 
مصاحبه‌هایی که از طرف خارجی شده بود قابل استنادتر بود چون از قشرِ جوانی مصاحبه شده بود که با مسئلۀ عشق و روابط جنسی آشنا بودند
نه فسیل‌های وطنی که هیچی سرشان نمیشد

شما به مهلکۀ نسبی گرایی افتادید
که من هم کثرت گرایی رو در بعضی جاها قبول دارم اما نمی‌شود با تعمیمش به همه جا هیچ استقرایی ناقص و کاملی رو قبول نکنیم

در کل اگر حساب کنیم عشقی که در رابطۀ ازدواج شکل میگیره قطعا و غالبا همراه مسئولیت و تعهده و رابطۀ خارج از ازدواج و ازدواج سفید  اصلا از اول آمده که بگوید ما اعتقادی به مسئولیت‌های ازدواج نداریم و هر وقت خواستیم میزنیم زیرش

نکاتِ خوبی رو مطرح کردید که از حیث معرفت شناسی و ارزش شناسی قابل تأمله و تا حدی درسته
اگر یک پشتوانۀ تحقیقاتی داشتند و یک جامعۀ آماری درست و درمونی استفاده میکردند که میشد استقرای تامی بکنند و بعد با اون مبنا سعی شود که مستندی بسازند خیلی کار بهتری از کار در می‌آمد
  • آقای سر به هوا
  • یک و دو رو دیده بودم
    اولین باری بود از مستندی خوشم امد رفتم پولشو دادم

    متاسفانه جامعه در دوران طفولیت ۴کلمه اسلام یاد گرفتن و بعد به روزمرگی مشغول شدن و انگار کسی بهشون نگفت اونایی که یاد گرفتین یه سطح پیشرفته و بالاتری داره که باید خودتون درک کنید
    پاسخ:
    ما همه مسلمون های دِمو و آزمایشی...
    نقد خوبی بود، از دیدنش بی نیازم کرد.
    پاسخ:
    خدا رو شکر
    بینوایان رو کجا رسوندید
    در کفِ این کتاب هستم
    تاریخِ دست نخوردۀ فرانسه
    مهلکه ی نسبی گرایی چرا؟
    دارم میگم این طوری که شما توصیف کردید هیچ چیزی در این مستند قابل استناد نبوده!
    پاسخ:
    پاسخم رو یه ویرایشی کردم دوباره بخونیدش
    من معتقدم همون طور که در خارج از قشر جوان سوال کردند باید در ایران هم از قشر جوان مصاحبه می‌گرفتند
    و چون در ایران سراغِ عوامِ عموما میانسال جامعه رفتند قابل استناد هست برای اخلاقِ عوام و جامعیت نداره چون قشر نخبگانی و جوان در نظر گرفته نشده و این باعث تفکر صفر و یکی میشه
    خب شما به این نکته ی ضعفش توجه کردین که درست هم هست.
    منم یه نکته ی دیگه رو گفتم.
    ولی هنوز نسبی گرایی رو نفهمیدم کجای ماجرا بود.
    پاسخ:
    این که فرمودید برای هر کس به نسبت متفاوته
    که مثلا ازدواج سفید برای یک نفر جواب داده
    و ازدواج مقید برای کسی جواب نداده
    اما من میگم این طور نیست برای یک کسی جواب بده جواب نده
    اگر فطرت و ساختِ روانیِ یک زن رو در نظر بگیریم که سالم باشه
    قطعا ازدواج متعهدانه رو ترجیح میده و نمیتونه عشق‌های متعدد داشته باشه و راحت دست بکشه

    و این که گفتید شاید در سطح شخصی جواب بده ولی در سطح اجتماعی جواب نمیده چطور این جمله امکان داره صحیح باشه؟
    یعنی مثل جامعه شناسیه که هم اصالت با جامعه باشه و هم با فرد یا فقط اصالت رو به جامعه میدید؟
    در حالی که اجتماع حاصل جمع همین شخصی هاست.
    خببببب من که حکم ندادم که این کار درسته. اصلا از نگاه دینی به ماجرا نگاه نکردم و نمیکنم. بله خب اگر فطرت و فلان و بهمان رو هم بیاریم وسط قطعا دین نگاه درستی به فطرتی داره که خالق آن براش دستوراتی داده. ولی این مدلی که مستندها دارن کار میکنن نگاه دینی نیست. نگاه اجتماعی و شخصیه.
    من از منظر یک بیننده و ناظرِ بی طرف این کامنت رو نوشتم. مستند میخواسته زخمی که رابطه های بی تعهد ایجاد میکنه رو نشون بده. درسته؟
    خب من دارم میگم اگه رابطه های با تعهد رو هم نگاه کنیم زخم های زیادی ممکنه به جا میذاره و واقعا هم در جامعه فراوانند این زخمها. اصلا همین بخش تعهدش هم زخم به جا میذاره مخصوصا برای جنس زن.
    و همونطور که با زخمهای رابطه ی متعهدانه برای چند نفر، نمیشه به بد بودنش حکم داد، با زخمهای رابطه غیر متعهدانه ی چند نفر هم نمیشه چنین حکمی داد.
    اما در مقیاس یک اجتماع، طبیعتا وجود تعهدات اجتماعیِ قابل استیفا، باعث امنیت کلی جامعه میشه، حتی اگر یک مردی از حقوق مردانه اش استفاده های سوء هم بکنه و تجربه های تلخ در رابطه ی متعهد رو برای زنها به جا بذاره باز هم در کلیت اجتماع، وجود تعهدات قابل استیفا باعث امنیت خواهد شد. چیزی که در روابط بی تعهد هرگز اتفاق نمیفته.
    اما اگر نگاه رو دینی بکنیم خب طبیعتا همه چیز فرق خواهد کرد.

    +واقعا نمیدونم در احکام دینی اصالت با فرده یا با اجتماع! خیلی به این موضوع فکر کردم.
    میدونم که در کل شریعت اصالت با فرد و سعادت فرده. اما در برخی احکام اجتماعی اصالت اجتماع هم کاملا مشهوده.
    پاسخ:
    در برابر این سوال «مستند میخواسته زخمی که رابطه های بی تعهد ایجاد میکنه رو نشون بده. درسته؟»
    جواب خیر است
    کار اصلی مستند نشان دادن فرهنگ غربی و قیاس اون با فرهنگ خودمون بوده که آن ها با این که مسلمان نیستند اما فرهنگ هایی دارند که انگار بهتر از ما عمل کرده اند.

    من میگم مصاحبه‌ها همه قابل استناد هستند
    اما مشکل‌شان فقط جامعیت است و نقدی که داشتم این بود که مخاطب با دیدن این مصاحبه ها میگوید پس کل ایران هم همین طور هستند. مصاحبه های ایران فقط نشان دهندۀ قشر عوام نه چندان با سواد است و از دیگر قشرها خبری نیست.

    و مصاحبه‌های خارج که عموما از قشر جوان و توریست است قشرهای دیگرشان را که عوام باشند را نشان نمی‌دهد اما برای قشر جوانشان قابل استناد است. و میشود از طریق رابطه های غیر متعهدانۀ زخم خوردۀ چند جوان خارجی حکم به مشکل دار بودن این نوع رابطه در جوانان داد.

    در اصالت جامعه و فرد شهید مطهری نه نظر فرد رو قبول داره و نه نظر جامعۀ مارکسیستی رو و طبق قرآن استدلال میکنه که هم فرد و همه جامعه هر دو با هم اصالت دارند چون در بعضی آیات افراد مورد خطاب قرار گرفتند و در برخی دیگر اقوام و ملیت ها
    واقعا هم کف کردن داره، من هم از وقتی تصمیم گرفتم بخونمش تا عملی شدن این تصمیم طول کشید ولی وقتی شروع کردم با خودم گفتم باید زودتر دست به کار می شدم ... و اینکه من به شخصه حیفم میاد مثل بقیه کتاب ها بخونم و برم، با هر قسمتش زندگی می کنم ولی این ایام عید فرصت کتاب خونی خیلی کم شده .
    پاسخ:
    ولی بیشتر باید حیفت بیاد که در یک کتابی بمونی و کند جلو بری، میتونی با سرعت بری و با دقت و تحلیل
    خیلی عالی بود....سپااااااااس
    خب پس اصلا متوجه نشدم مستند چی میخواسته بگه! گفتم که ندیدم.


    وای باورم نمیشه که نتیجه ای منطبق بر شهید مطهری گرفته باشم :)
    حس خوبی بهم داد :)
    پاسخ:
    این اتفاق در بین متفکرین زیاد میافته

    یک کتابی جدیدا از سعید زیباکلام دارم میخونم به نام افسانه‌های آرامبخش
    میخواد فلسفه و فلاسفه رو زیر سوال ببره
    و روشنفکران رو ضایع کنه
  • آشنای بی نشان
  • اجرای خود شمقدری هم بد نبود به نظرم
    خیلی هم تعریف میراث آلبرتا رو میکنن اونم باید ببینم
    پاسخ:
    به نظرم خیلی یه ور و داغان بود
    میراث آلبرتا در مورد فرار مغزهاست که مثلا از 120 نفر قبولی دانشگاه شریف 110 تاشون به خارج میرن
    و مصاحبه میکنه با افرادی که رفتند
  • آشنای بی نشان
  • یه سری رفتم سایت سفیر فیلم یه نگاهی به مستندهاش انداختم
    موضوعاتش جذبم میکرد
    کلا آثار با کیفیتی میسازن
    پاسخ:
    یک مستند داشتند چند سال پیش دیدم به نام کمین
    در مورد نیروی راهنمایی رانندگی بود که بیخود و بی جهت موتورها رو میگرفتند
    و مامورشون میگفت که ما اگر مثلا روزی 20 تا موتور رو نگیریم یا این تعداد رو جریمه نکنیم توبیخ میشیم
    هاشمی زنده است هم مستند خیلی خوبی بود
  • آشنای بی نشان
  • من کدام انحراف رو دیدم
    یه بخشی داشت که به نظرم از تقوا به دور بود و منو نسبت به مستند بدبین کرد
    پاسخ:
    بچه حزب اللهی ها بعضی موقع ها خیلی بی تقوا به نظر میان
    گویا انگار برای کس دیگری جز خدا دارند کار میکنند
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام وقت بخیر
    اونجایی که حاج آقا رفت و اون ها نرفتن، برای این بود که شاید خواستند فضای اونجا نا شناس بمونه و افرادش. ولی نحوه ی قطع کردن ماجرا اون مدلی و با او دیالوگ به نظر منم قشنگ نیومد.

    + شما که میگید جامعه نخبگانی. مگه چند درصد جامعه، جامعه نخبگانیه? افراد تحصیل کرده و دانشگاهی لزوما نخبه نیستن. صحبت های بازگو شده خاص عوام نیست. بعدم مگه عوام جزء مردم نیستن?! جزئی از جامعه هستند. برای مصاحبه های خارجی هم سورتی در نظر گرفته نشده بود. اونا هم آدمای کف جامعه بودن.

    + از چه نظر مشتاق رفتن میشن?!!! چون از نظر جنسی آدمای اکتیوی هستن?! یا چی?!
    من خیلی موافق نیستم.
    پاسخ:
    حدود 4 میلیون دانشجو داریم
    که شاید حداقل 500 هزار نفرشون آدمای با فرهنگی باشند

    خارجی ها اکثرا جوان بودند و دنبال جواتنی
    ایرانی ها اکثرا داغان بودند و میانسال
    توصیف خوبی بود. برای من که مستند رو ندیده بودم خوب بود.

    البته به نظرم اگر آدم دوتا کتاب تو این زمینه بخونه، اطالاعات بیشتری دستش میاد.خود غربی ها آمار این چیزها رو منتشر کردند.
    پاسخ:
    مخالفم
    دیدن خیلی با خوندن فرق میکنه

    مخافم از این جهت که یک مستند بهتر از کتابه
    برای مثال، شما حساب کن که تو یه مستند چندتا نکته آموزنده وجود داشته، بعد بیا، تو همون موضوع یک کتاب خوب بخون، ببین کتابه چندتا نکته داره.

    البته مستند برای خیلی ها لازمه، چون اهل کتاب نیستند، یا اصلا قدرت درک مطالب کتاب ها رو ندارند.

    امّا برای ماهایی که میخواییم تخصصی کار کنیم، به نظرم کتاب مطلب بیشتری داره.
    پاسخ:
    من یک ایده ای دارم
    میگم در کنار مطالعات تخصصی غرب شناسی خوبه که مدتی هم بین شون زندگی کنیم تا خوبِ خوب بشناسیم در چه وضعیتی زندگی میکنند
    این وسط رمان و ادبیات که تاریخ بدون تحریفند با مستند کمک خوبی میتونند بهمون بکنند
    به نظرم مطالعه بر مشاهده و فیلم و ... مقدمه.
    مثال میزنم.
    من میرم دوتا کتاب راجع به زن ها میخونم، بعد میرم تو مدرسه پسرونه. خیلی هاشون دوست دختر دارند. اون حجمی که من از دخترها و زنها اطلاع دارم، اونها ندارن.

    البته حرفتون درسته، بعد از مطالعه، برای عمق بخشی، باید به سراغ چیزهایی مثل فیلم و مستد رفت. یا حتّی رفت باهاشون زندگی کرد.
    پاسخ:
    قطعا با نظر شما موافقم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.