سکوت

مرغ سحر ناله کن

وضعیت فلسطین این چند روز آشفته بود. امانی المحدون، آن خانم باردار فلسطینی منتظر به دنیا آمدن فرزندش و دیدن صورت نوزادش بود که جایش آتشِ بمب‌ِ اسرائیلی را دید؛ این رمضان، پدر خانواده منتظر افطاری‌های غم انگیزی‌ خواهد نشست؛ در نبودِ همسرش و فرزندی که دیگر نیست. این مرد تنها پای سفرۀ غم می‌نشیند و روزه‌اش را با اشک باز خواهد کرد.

انتظارها خیلی فرق کرده‌اند، عوض شده‌اند، آدمی منتظر یک چیز می‌نشیند و چیز دیگری به او می‌دهند مثلا ما این جا در ایران منتظر خوردن زولبیا و بامیه هستیم و آن‌ها در فلسطین منتظر خوردن موشک‌.

این روزها هر کسی در هر جایی به شکل خودش روزه‌اش را باز می‌کند.

  • جواد انبارداران

بیاییم یک بار برای همیشه تصمیم بگیریم که زمانِ ساخت یک چیز، چند چیز دیگر را خراب نکنیم. مستند انقلاب جنسی 3 چنین تصمیمی نداشته و بعد از تخریب یک بلوک ساختمانی، یک تک آپارتمان را آباد کرده. الحمدلله که آقای حسین شمقدری این بار خودش مجریِ مستند نبود و شخص دیگری را جای خودش گذاشته بود و به حرف ما بها داده بود که خودش مناسب مجری‌گری نیست.

مستند با تصاویر یک دنس پارتی شروع می‌شود و در شهر سنپترزبورگ روسیه ادامه می‌یابد. با مصاحبه‌هایی در روسیه و ایران روبرو هستیم که خبر از تضادهایی بین جامعۀ ما و آن‌ها می‌دهد. تمام تلاش آقای شمقدری این است که بگوید این افراد با این که در جامعۀ مذهبی شیعی نیستند اما در برخی جاها بهتر از ما عمل کرده‌اند و لااقل در مسئلۀ عشق و روابط جنسی توانایی ابراز احساساتشان را داشته‌اند.

مجریِ برنامه به همراه تیم مستند ساز با یک دختر روسی از طریق سایتی قرار گذاشته‌اند و به سراغش می‌روند. این سایت کارکردش آشنا شدن با افرادی است که مسافرت می‌کنند و و از آن طرف آدم‌هایی که در شهرِ مقصد داوطلب میزبانی می‌شوند. ابتدای مستند با خودم فکر می‌کردم چه دلیلی دارد که این قدر روی این فرد تمرکز شود و تیم مستندساز وقتشان را با دختر روس بگذرانند و حتی دست به پخت قورمه سبزی بزنند و مجری با دختر روس دوچرخه سواری هم بکند. اما آخر مستند جوابم را گرفتم.

در مصاحبۀ یک دقیقه‌ای با افراد شاید به کُنه و عمق مشکلاتشان پی نبریم و با خنده کلماتی سر هم کنند و رد شوند. اما بعد از دو روز وقت گذراندن با دخترِ روس بالاخره این آدمی که پشت الفاظ و لبخندها خودش را مخفی کرده به درد و دل می‌نشیند و با گریه اعتراف می‌کند که یک دوست پسر هیچ وقت مسئولیتِ دوست دخترش را بر عهده نمی‌گیرد و این طور رابطۀ زناشویی جواب نمی‌دهد و همراهش بی تعهدی است و کمبودِ حداقل جنس زن را به همراه دارد. خودِ همین میزبانی تأیید این مدعاست که اگر دختر روس تأمین شده بود چرا راضی می‌شود در چنین سایتی میزبان افراد باشد؟ در یک لحظه تنهایی‌ خودش را لو می‌دهد و فردگرایی اومانیستی را به تصویر می‌کشد و مهری بر حقّانیت ایدئولوژی وحیانی می‌زند که ازدواج بهترین راه است.

مستند انقلاب جنسی بی‌فرهنگی و بی‌مهارتی ما ایرانی‌ها را در مسئلۀ عشق و زناشویی به رخمان می‌کشد و این نکته را به ما گوشزد می‌کند که در ما در پوسته‌ای اسلامی مشغول زندگی کردن هستیم و با دینِ اصیل فاصله‌ها داریم. اسلامی که نسخه‌اش روزی سه بار ابراز محبت به همسر است و از لفظ مودت در قرآن برای زوجین استفاده کرده - که معنای محبتِ همراه با ابراز می‌دهد- اجرا نمی‌شود و وقتی از یک زن ایرانی مصاحبه می‌گیرد که کی به شوهرت گفتی دوستت دارم؟ طوری که انگار افتخار به حرفش بکند می‌گوید یک بار 15 سال پیش گفتم! و بقیه ایرانی‌ها هم که یا فرهنگ مصاحبه ندارند، یا توانایی فکر کردن یا عده‌ای که می‌گویند وقت نمی‌کنیم جملۀ دوستت داریم را بگوییم!

آقای شمقدری در این مستند به طرفداران ازدواج سفید و روابط بدون ضامن با زبان خارجی زبانان پاسخ می‌دهد که خود آن آدم‌هایی که با فرهنگِ ضدّ ازدواج بزرگ شده‌اند دنبال روابطِ با تعهّد و مسئولیتند و این فضای ناامنِ زناشویی را را نمی‌پسندند. البته آن‌ها در جدا شدنشان و طلاق گرفتنشان هم عاقلانه‌تر رفتار می‌کنند و این قدر شبیهِ ما دنبال افسردگی و فاز سنگین نیستند و با جدایی راحت‌تر کنار می‌آیند.

فرهنگِ آن‌ها چیزهایی دارد که برای ما آموزنده است، از همان جنس کارهایی که همیشه می‌گویم کافر در کفر خودش راسخ است و ما در اسلاممان کم می‌گذاریم. این‌ آدم‌ها اگر چه مسلمان نیستند اما مهارت زیبایی دارند و درک می‌کنند که حداقل پرورش اندامشان و ورزش کردن در رابطۀ جنسی و به دنبالش عاطفی تأثیر گذار است چیزی که ما ایرانیان درکی از آن نداریم. این کافرانِ راسخ در کفر هنگامِ رویارویی با مصاحبه‌گر تبسم می‌زنند که از اخلاق پیامبری است که سیره‌اش را فراموش کرده‌ایم. این انسان‌ها با این که دوست دختر و دوست پسر هستند و در قید و بند نیستند اما خودشان را فقط متعلق به یک معشوق می‌دانند. آن پسرِ روسی با این که به تقیدی پایبند نیست اما غیرتش اجازه نمی‌دهد دوست دخترش با شخصِ دیگری برقصد.یک دختر روس وقتی می‌فهمد مهمان‌هایش مسلمان هستند لباسِ بهتری می‌پوشد و از تذکر مجری ناراحت نمی‌شود و قشقرق راه نمی‌اندازند و ناراحت نمی‌شود.

اما با همۀ خوبی‌ها انتقادهای بزرگی وجود دارد:

1) جناب حجت السلام قاسمیان که در محلۀ زن‌های خیابانی به داخل خانه‌ای می‌رود مشخص نشد که چه شد؟ کجا رفت؟ چه کرد؟ اصلا چرا این آخوند توانست برود و مجری نتوانست؟ این سکانس مستند فقط روحانیت را در موضع تهمت قرار داد که با کات کردن این قسمت و قرار دادنش در شبکه‌های اجتماعی توسط دوستانِ احمق ما سبب تخریب بیشتر این لاشۀ روحانیت شد.

2) آیا کسی می‌تواند پای این مستند بنشیند و مشتاقِ رفتن به خارج نشود؟ آمدند و خواستند صیغه را جا بندازند، اما همراهش حسرتِ بیشتر در مخاطبان را برای رفتن به خارج جا می‌اندازند بدونِ این که قصدش را داشته باشند و البته که من به حسنِ نیت سازندگان اعتماد دارم اما این از همان چیزهایی است که ابتدای پست گفتم ناخواسته و مهندسی نشده خرابش کرده‌اند.

3) افرادی که در ایران ازشان مصاحبه شده بود در حدّی نبود که بشود ازشان اخلاقِ ایرانیان را استقرا کرد پس قشر فرهیخته و نخبگانی چه می‌شود؟ چرا نرفتند در حیاط دانشگاه تهران و دانشگاه امام صادق مصاحبه بگیرند و آمدند از عوام جامعه گرفتند؟ همه این طور نیستند که این قدر هم بی محبّت و بی مهارت باشند و این باعث خود تحقیری مخاطبین می‌شود و اگر بینندگان مرضِ ناامیدی و سیاه و سفیدی نظر داشته باشند یک باره قضاوت می‌کنند که ما ایرانی‌ها بدبخت‌ترین و بی فرهنگ‌ترین آدم‌های جهانیم در حالی که این بی‌فرهنگی و ضعف مهارتی فقط در عوام جامعه و همین قشر خاکستری است که ازشان مصاحبه شده.

  • جواد انبارداران

بار اول که وارد گودریدز شدم فکر میکردم سایت دانلود کتابه، تند تند کتاب‌هایی که می‌خواستم بخونم رو علامت میزدم که در آینده بخونمشون. بعد که اومدم سراغ لینک‌های دانلود دیدم ای دل غافل که اصلا ساز و کار سایت گودریدز این نیست :(

گودریدز شاید مفیدترین شبکۀ اجتماعی‌ای باشد که تا به حال اختراع شده. چرا که موضوع اصلی این سایت کتاب و کتابخوانی است. هیچ وقت نمیخواستم که در چنین جایی اکانت داشته باشم چون دوست نداشتم که باعث بروز صفت غرور شود.

این چند وقت، خیلی از دور و اطرافیانم هی به من میگفتند که کتاب زیاد میخوانی و با سوادی! از شما چه پنهان اوایلش خوشم می‌آمد. گودریدز که تهدیدی برای من شده بود تا صدای این طبل تو خالی را بیشتر کند شد وسیله‌ای تا بفهمم که آن قدر هم که بقیه می‌گویند من کتاب نخوانده‌ام بلکه فقط کتاب شناس شده ام!

یعنی شاید تمام کتاب‌های شهید مطهری و کتاب‌های علی صفائی حائری و علامه مصباح را بشناسم ولی درست و درمان ننشسته ام که بخوانمشان. من فقط کتابشناسی شده ام که به درد کتابداری کتابخانه‌ها می‌خورم. این شد که با کمک این شبکه اجتماعی یه تکونی به خودم دادم و حداقل خودم رو متوجه کردم که آن قدر هم که خیال میکردم کتاب نخوانده‌ام و باسواد نیستم. ولی با این وجود از خیلی هم سالان و بزرگترهایم بیشتر خوانده و نوشته‌ام.

خیلی وقت بود که کتابی تمام نکرده بودم و وقتی که حساب کردم دیدم 50 کتاب نیمه کاره دارم که الآن هم کنار میز طلبگی ردیف شان کردم که تا کاملشان نکرده‌ام سراغ کتاب دیگری نروم.

سرتان را روز عاشورایی درد نیاورم برویم سراغ آموزش و آشنایی با شبکۀ اجتماعی Goodreads:

  • جواد انبارداران

مقداری اغراق در داستان هست مثلا در بخش های تصمیم گیری و عمل به موقع نیروهای اطلاعات که غلو شده. همچنین در مسائل اخلاقی به من تذکر دادند که نیروی اطلاعاتی به هیچ وجه حق ندارد که کار خلاف شرعی انجام دهند، مثلا در داستان، محمد به نفیسه که یک دختر است برای اعتراف چندین بار سیلی میزند یا که سرش را به فرمون ماشین میکوبد و بیهوشش میکند و بعد، منتقلش میکند! خب چنین کارهایی جایی در بین سربازان گمنام امام زمان ندارد.

توضیحی کوتاه دربارۀ نویسندۀ کتاب: محمد حداد پور جهرمی که چند وقتی است نام کتاب هایش مثل حیفا و کف خیابون و همه نوکرهایش بر زبان افتاده، یک مؤلف نه آن چنان حرفه‌ای است و نه یک نیروی اطلاعاتی برون مرزی که رمان‎‌هایش در واقع مستند- رمان هستند و روایتِ عملیات‌های اطلاعاتی‌.

کتاب تب مژگان که تصویرش را در پائین مشاهده میکنید دربارۀ فعالیت‌های تشکیلات بهائی در ایران است و بحث‌های امنیتی که به دنبالش پیش می‌آید، ان شا الله در پست‌های بعد در مورد دیگر کتاب‌هایش هم می‌نویسیم نمره من به کتاب 6 از 10]

و اما نقد:

توطئه‌ای کثیف از سوی فرقه‌ای ملحد به نام بهائیت نسبت به یک خانواده ایرانی منتسب به خانواده اطلاعاتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رقم می‌خورد. در ابتدای امر به نظر عملیات موفقی است ولیکن با تلاش جهادی نویسنده داستان و استمداد از عنایت حضرت حق و اهل بیت، موفق به قطع ید جنایت کاران وابسته یهودی بهائی از این خانواده پاک می‌شود که در این میان مستند ساز وقایع، از جنایت این گرگ صفتان بره نما در جامعه اسلامی ایران و در شهر شیراز پرده برداشته که چگونه با بهره ‌گیری از ضعف آگاهی، اعتقادی و تقوای مردم و ارائه یکسری جذابیت‌های پوچ و بی‌اساس و بیان شبهات، خرافه گرایی، بدعت گذاری و از همه مهم‌تر با استفاده از عدم آگاهی ریشه‌ای جوانان این مرز و بوم نسبت به آموزه‌های دینی و اعتقادی آن‌ها را از مدار حق جدا می‌نماید.

هر چند نویسنده در بیان اقدامات اطلاعاتی و شگردهای کاری خود از بُعد تخصص و زمان نتیجه گیری و اقدام به موقع غلو کرده ولی از بُعد عملیات روانی و ترسیم تخیلی این گونه اقدامات توسط جامعه اطلاعاتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بیانی قابل تحسین داشته است.

عمار پدر خانواده بیشترین خسارت را متحمل میشود و مادر خانواده قربانی جنایت میشود و فرزندان خانواده مژگان و... آسیب‌های جدی دیده، مهره‌های واسطه به نام فرید و نفیسه و خانم کمالی توسط قوه عاقله اطلاعاتی شناسایی و به برکت خون شهید صحنه و هوشمندی محمد[نقش اول داستان] عناصر مهم‌تر فریبا و سهیلا در تور اطلاعاتی قرار می‌گیرند و از دور خارج می‌شوند و هستۀ خلاق توطئه و حلقۀ واسطه مرکزیت بیت العدل در اسرائیل به چنگ سربازان گمنام امام زمان می‌افتند.

همچنین بخوانید: چگونه با لباس روحانیت داستان‌های فاحر بنویسیم؟!

  • جواد انبارداران

علی اصغر سیاحت: سینمای فیلم فارسی ایران متاثر از سینمای هند است. در فیلمی مثل فیلم دختر لر حتی عوامل فنی نیز از هند آورده میشوند. سینمای هند یک سینمای عامه پسند است که همراه رقص، آواز و عیاشی است.

محمد حسین فرج نژاد: فیلمهای تاریخ مقدس در ایران تاثیرات خوبی گذاشته اند، یک فیلمی مثل فیلم حضرت یوسف که موفقیت بالایی کسب کرد باعث شد سیر جدیدی از فیلم ها با نگاه دین نوین جهانی و نگاه نئو لیبرالی پروتستان و یهودی در هالیوود ساخته شود. فیلم های نوح دارن آرونوفسکی و فیلم موسی ریدلی اسکات جوابی منفعلانه در برابر فیلم حضرت یوسف بودند.

برنامه شعبده شوم - رادیو گفت و گو - 24 خرداد 1397

  • ۲ نظر
  • ۲۲ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۴
  • جواد انبارداران

توجه داشته باشید که یکی از شروط اصلی  به نتیجه رسیدن مطالعات جنابعالی این است که استقرارگاه و پایگاه خود را مستحکم کنید و سپس به مطالعات خود قوت ببخشید و پایگاه ما در سه علم تاریخ خصوصا تاریخ معاصر، علوم قرانی و علوم عقلی بسته می شود. و الا اسیر فلسفه‌نماهای غرب و شرق خواهیم شد و با اعوجاج حرکت خواهیم کرد.

برای مطالعات ادیان هم ابتدا پایه های معرفتی خود را محکم بفرمائید سپس کتاب  اولیه ورود به کار اشنایی با ادیان بزرگ استاد حسین توفیقی سپس ادیان شرق استاد علی موحدیان عطار و کتاب دین در سینمای شرق و غرب بنده هم تاریخ انتقادی ادیان را به همراه سینمای دینی شرق و غرب دارد. بعد از ان منابع هر دین موجود است. جزوه استاد رجبی دوانی هم به ضمیمه هست که برای فهم فرهنگ و تمدن غرب لازم است. کتب استاد شهریار زرشناس هم در این باره یاور شما خواهند بود.

فایل خلاصه کتاب معرفی 101 اندیشمند خطرناک را نیز به پیوست گذاشته ام که یکی از صهیونیست های امریکا این کتاب را نوشته است و این اندیشمندان معرفی شده که برای حاکمیت صهیونیسم در امریکا خطرمناکند، و مسلمان و مسیحی و یهودی ازادمنش هستند و منتقد حکومت امریکا و صهیونیسم هستند که معرفی شده اند و کتب انها در دسترس هست.

فلسفه علم:

 کتاب فلسفه علم آقای حبیبی نشر موسسه امام خمینی برای شروع مناسب است. بعد از آن کتاب ها زیاد هستند مثل کتاب فلسفه علم چالمرز ترجمه دکتر سعید زیباکلام. درباره فلسفه ریاضی هم دکتر محمدجواد لاریجانی کتابی دارند که قابل استفاده است. در این رابطه منابع بسیار کم هستند.

 تمدن شناسی:

کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب از شهید آوینی

کتاب غرب شناسی دکتر سیداحمد رهنمایی نشر موسسه امام خمینی (ره) قم

مجموعه کتب غرب شناسی و شناخت سرمایه داری و مبانی تمدن غرب دکتر شهریار زرشناس

مجموعه نوارها و جزوه ی غرب شناسی  دکتر محمد رجبی دوانی که در اینترنت موجود است.

جزوات و کتب دوره های والعصر دانشگاه امام صادق علیه السلام. در سایت سدید و سایت بسیج دانشجویی دانشگاه جستجو کنید.

کتاب فرهنگ و تمدن اسلام و ایران دکتر ولایتی

کتاب نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران دکتر ولایتی

کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری و.....

آینده پژوهی و آینده شناسی:

 کتب مهندس عقیل ملکی فر مجموعا کتب خوبی هستند. نوارهای مرتبط در سایت کلبه کرامت از استاد حسن عباسی هم همراه با تصاویر و پاورپوئینت های ضمیمه اش قابل استفاده هستند. خصوصا مجموعه ترند گذاری و ... / 

 مدیریت راهبردی:

 کتاب سردار ذوالقدر و کتب دانشگاه عالی دفاع ملی و دوره دافوس سپاه و دوره های عالی جنگ در دانشگاه های مرتبط با وزارت دفاع و ارتش و سپاه درباره مدیریت راهبردی فرهنگی و سیاسی  هم هست. در نمایشگاه های دائمی تهران و استان ها در غرفه های دانشگاه امام حسین (ع) و بقیه الله (ع) و گروه شهید صیاد شیرازی و .... جستجو کنید.  کتب خوب دیگری هم در بازار هست.

علوم انسانی و اجتماعی:

در این رابطه که کتاب بسیار است ولی مهم نوع ورود شما به این علوم است که از علوم قرآنی و تاریخ  و علوم عقلی شروع کنید. دوره طرح ولایت موسسه امام خمینی را چه بصورت  حضوری که تاکیدم بر ان است، چه به صورت غیرحضوری از طریق سایت شان، بگذرانید و با چشم باز به سراغ علوم انسانی بروید والا  علوم انسانی غربی تابع فلسفه تحلیلی با روش تجربی و پر از اعوجاج و التقاط و اشتباهات و خودمحوری و نظریه محوری با بنیاد سست و ناقص اندیشمندان غربی در انها بسیار زیاد هستند.

مدیریت دانش:

دو جلد کتاب مدیریت دانش از انتشارات سمت هم مفید و مناسب هستند. یکی نوشته الن رادینگ ترجمه دکتر محمد حسین لطیفی و دیگری نوشته دکتر بهروز قلیچ لی. کتاب های دیگری هم در بازار موجود است.

سبک زندگی(لایف استایل):

کتاب سبک زندگی استاد احمدحسین شریفی / در سایت نهاد نمایندگی در دانشگاه ها هست.

کتاب سبک زندگی دکتر کاویانی

کتاب سبک زندگی دکتر مهدوی کنی

کتاب سبک زندگی انتشارات موسسه امام خمینی

تاریخ راهبردی ایران معاصر

کتاب تاریخ تحولات سیاسی ایران معاصر استاد موسی نجفی و استاد موسی حقانی

کتاب پنج جلدی زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران اثر استاد عبدالله شهبازی

کتاب  رسول جعفریان: جریان ها و سازمان های مذهبی-سیاسی ایران

کتاب استاد خسروپناه: جریان شناسی فرهنگی ایران

کتاب استاد خسروپناه: جریان شناسی ضدفرهنگ ها

کتاب استاد احمد رهدار: غرب شناسی علمای شیعه

کتاب پنج جلدی استاد حسینیان: تاریخ سیاسی تشیع

سواد رسانه:

کتاب رویکردهای سواد رسانه ای: مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما

کتاب سواد رسانه ای جیمز پاتر؛ نشر اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه صدا وسیما

کتاب دین در سینمای شرق و غرب / اسطوره های صهیونیستی در سینما/ نشر اداره کل پژوهش های اسلامی صداو سیما/ اثر بنده و همکاران

کتاب سینما اینه جادو اثر شهید اوینی

کتاب سینمای اشراقی اثر دکتر محمد مددپور

کتاب چهار جلدی تاریخ فرهنگ و هنر غربی اثر دکتر مددپور

کتاب چهارجلدی مبانی سینما اثر ویلیان فیلیپس برای فهم فرم سینما خوب هستند.

مجموعه دو سایت سینمای استراتژیک و پویانقد از اندیشکده یقین هم خیلی خوب و قابل استفاده اند. 

کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی در سینما/ نشر دانشگاه امام حسین/ اثر رفیع الدین اسماعیلی و حسین فرج نژاد

کتب نیل پستمن که برخی به فارسی ترجمه شده اند و انتشارات اطلاعات چاپ کرده است 

روش شناسی بنیادین معرفت

کتب معرفت شناسی و روش شناسی زیاد هستند. اکثر اساتید مثل شهید مطهری و ایه الله مصباح و ایه الله جوادی و اندیشمندان مطرح جهان در این رابطه کتاب دارند.

کتب معرفت شناسی موسسه امام خمینی خصوصا چند کتاب استاد حسین زاده و استاد مجتبی مصباح و دکتر علی مصباح

کتاب روش شناسی دو جلدی اقای محمدپور

کتاب دو جلدی اصول و مبانی روش های پژوهشی کیفی اثر دکتر حسین خنیفر

  • ۱ نظر
  • ۰۶ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۵
  • جواد انبارداران

آریایی ها مردمانی جنگ جو، شریف، شجاع، زیبا و قد بلند بودند که دو هزار سال قبل از میلاد از منطق آرارات، اروپا و بالکان ، بالای رود ارس  مهاجرت کردند به سه منطقه ی فعلی هندوستان، ایران و یونان.

آن ها در بهشتی زندگی میکردند که به خاطر خشکسالی و زمین لرزه منطقه ی ایران ویچه را رها کردند و مهاجرت کردند.

در مناطق ایران، یونان و هند که مناطقی لم یزرع نیستند هیچ کس زندگی نمیکرد. ما و هندی ها و اروپایی ها پسر عمو هستیم. ایران قبل از ورود اعراب یک بهشت بود که با حمله ی اعراب به یک خرابه تبدیل شد.

کوروش انسانی غیور بود که به تمامی ادیان احترام میگذاشت و کشورگشایی های بسیاری کرد و چه تمدن و هنر و فرهنگ عظیمی را ساخت.

و اما داستان از چه قرار است...

 واقعیت را برایتان تعریف میکنم، واقعیتی که یکی از بت های ذهنی ما را درباره ی حقایق خواهد شکست و این حرف، حرف منِ بیسواد هم نیست بلکه سخنان استاد شهریار زرشناس است. البته که اهمیتی ندارد حرف کیست، چرا که استدلال صحیح و به دور از مغلطه از هر کس که شنیده شود آدمی را اقناع میکند.

سخنان استاد شهریار زرشناس:

در واقع این داستان آریایی ها سر تا پا دروغ است. این جریان ناسیونالیسم[ملی گرایی] باستانگرا توسط طیف دوم روشنفکرانی همچون میرزا حسین خان سپهسالار و عبدالحسین زرین کوب ساخته شده. داستان میسازند که ایران قبل از ورود اسلام یک بهشت است. در واقع این یک ناسیونالیسم ضد اسلامی است.

شیخ ابراهیم زنجانی که آخوند هم هست یکی از ماسون هایی است که کتابی نوشته به نام شهریار هوشمند که ترویج دهنده ی همین جریان ناسیونالیسم باستانگراست. این آدم همان قاضی شهید شیخ فضل الله نوری است.

امروز اگر درباره ی این قضیه روشنگری نکنیم، اگر صدا و سیما همچنان خواب باشد چند سال دیگر با طرفداران کوروش باید در خیابان ها درگیر شویم. پس تا یمتوانید شما که تاثیر گذارید [این جلسه در دوره صهیونیسم شناسی برای طلاب سطح عالی برگزار شد]نشر بدهید.

آدم هایی مثل رضا زاده شفق، ذبیح الله صفا و عبدالحسین رزین کوب از مروجان این جریان هستند. میگویند آریایی ها مردم زیبا، بلند بالا، هوشمند، شجاع، جنگاور و شریف اند. آیا واقعا شرافت یک عده به نژادشان است؟ اصلا یک سوال از این ها شما از کجا این ها را میدانید؟ طبق چه منبعی این حرف ها را میزنید؟ 

می آیند میگویند که اعراب این بهشت را خراب کردند البته میترسند که بگویند مسلمانان، میگویند اعراب، بعد تعریف میکنند این ها از جایی به نام ایران وَیچه مهاجرت کردند به این جا. آن هم به دلیل  خشکسالی و زلزله. هم خشکسالی و هم زلزله را میتوان با زمین شناسی فهمید. شما با کدام گواه زمین شناسی چنین چیزی را ادعا میکنید؟ این ها حرف های منم نیست بلکه انتقادات دانشمندان اروپایی است.

بعد هم آیا این مناطق مردم بومی نداشته؟ زمین لم یزرع که نبوده کسی در آن ساکن نباشد. بومی ها یک دفعه نابود شدند؟ قاعدتا جمعیت مهاجرین کمتر از بومی ها بوده.

یک سری مسائل زیست شناسی ژنتیک هم هست که تیر و ترکش به این قضیه است که از BBC پخش شد. 2 تا دانشگاه[که از بس استاد تند حرف میزد نتونستم بنویسم] پژوهش های ژنتیک در این باره انجام دادند. درباره ی ژنتیک افراد هندی، ایرانی و یونانی آزمایشاتی انجام دادند تا ساختار آن ها را با یکدیگر مقایسه کنند. 

بعد مگر ما فقط 2 هزار سال سابقه داریم؟ ما سابقه 8 هزار ساله تمدنی حتی در ایران داریم. ما مرد نمکی[من خودم سال ها پیش رفتم زنجان از موزه مرد نمکی دیدن کردم، مرد نمکی در واقع یک انسان  فکر کنم 4 هزار ساله است که زیر نمک مدفون شده و نمک مانع تجزیه اش شده که جنازه اش را پیدا کردند] داریم، مرده هایی داریم که باقی مانده اند، در شهر سوخته جیرفت تمدن داریم، در ایلام تمدن داشتیم. 

نتیجه ی آزمایش خیلی جالب بود؛ نتیجه این شد که 70 درصد مردم فلات ایران ساختار ژنتیک یکسان و مشابهی دارند. این که میگویند کردها آریایی هستند. ( منظور از فلات ایران این ایران فعلی نیست بلکه فضای بزرگتری مد نظر است) 

البته آزمایش به شکل نمونه گیری بود نه فراوانی یعنی مثلا یک نفر از خوزستان یک نفر از سیستان یک نفر از کردستان این طوری نمونه گیری کردند.

بعد این ساختار ژنتیکی ایرانی ها هم با مردم هند و یونان متفاوت است. بلکه بیشتر شبیه مردم بین النهرین و عربی ها هستیم. 

اما سوال این است که چرا این مسئله را ساختند؟ جواب این است که میخواستند ما را با هند که مستعمره انگلستان بود و همچنین اروپایی ها متحد کنند بر علیه مسلمانان. میخواستند انقطاع بین اسلامی و ایرانی ایجاد کنند. ما قبل از این حدود هزار سال یک هویت ایرانی اسلامی داشتیم. میخواستند این را تخریب کنند.

و اما کوروش کیست؟ از نظر علمی قدیمی ترین منبع درباره ی کوروش تاریخ هرودوت یونانی است. در آن میگوید که 551 قبل از میلاد با مادها جنگیده و در سال 531 قبل از میلاد کشته شده. در جنگ با ماساژت ها که در منتهی الیه شمال شرقی ایران یعنی حدود های ازبکستان و ترکمنستان بودند در جنگی کشته میشود.

تصویری که هرودوت از کوروش ارائه میدهد یک جنرال نظامی جنگ جوی خونریز است که همیشه در جنگیدن و گرفتن مناطق است. 

میگویند کوروش حقوق بشر داشت و به ادیان احترام میگذاشت، میگویند در فتح بابل به معبد مردوخ احترام میگذارد. اما واقعیت این است که کاهنان مردوخ خودشان میخواستند که حکومت بابل را سرنگون کنند و دروازه های شهر را به روی کوروش باز کردند، کوروش هم رفت به معبد آن ها و به خدایشان احترام گذاشت خب همه جا همین طور است اگر در جنگی کسی با تو باشد را اکرام میکنی مخالفین ات را هم سرنگون اما پس از آن هرودوت مینویسد که معبد الهه ی سین که رقیب این کاهنان باشد را با خاک یکسان میکند. 

زرین کوب حالا این ها را در کتاب نه شرقی و نه غربی تعریف میکند و میخواهد توجیه بکند، توجیه میکند که کوروش حمله کرد ولی نمیشود گفت که تجاوز بوده! سوال این است پس تجاوز چیست؟ تجاوز کرده دیگر. میگوید نه مادها هم قبلا سابقه داشته اند. خب چه ربطی دارد و او هم تجاوز کرده.

کوروش هیچ نمونه کار فرهنگی و تمدنی را درست نکرد. اما کوروش چطور کشته شد؟ ماساژت ها که فرماندهی شان را ملکه توموریس بر عهده داشته پسرش توسط کوروش با حیله کشته میشود و قبلش هم به او اخطار داده بود که چنین کاری نکند. 

بعد کوروش در جنگ با ماساژت ها کشته میشود و توموریس از نفرتی که به کوروش داشته بدنش را تکه تکه میکند. مینویسد که سر کوروش را در خیک خون میاندازد و میگوید بخور ای خونخوار.

حال سوال دیگری مطرح است که بدن تکه تکه کوروش را به چه وسیله ای به مقبره کوروش در پاسارگاد آوردند؟ سفری که حداقل با امکانات آن زمان یک سال طول میکشد. خب بدن میگندد خراب میشود تعفن میگیرد با کدام فریزر آوردند؟.اصلا فرض میکنیم با تکنیکی میتوانستند بدن را سالم نگه دارند.

پس چرا از مقبره کوروش استخوان 2 تا زن پیدا شده؟ اصلا شما قبل از این تاریخ سازی ها اگر میپرسیدید به این مقبره کوروش فعلی چه میگویند؟ میگفتند مقبره ننه سلیمان! در واقع این جا قبر مادر یکی از حکام به نام سلیمان است. قبلش به اسم ننه سلیمان معروف بوده. چرا اسم آریایی ها در کتب کوروش نیست؟ این پاسارگاد چرا معماری ایرانی ندارد؟ این جا اصلا یک معبد یونانی است. 

میدانید که سلوکوس که سردار اسکندر بوده حکومت ایران را بعد از مرگ اسکندر میگیرد. کوروش اصلا فک و فامیل های اسکندر را در جنگ های قبل کشته بوده که اسکندر به خوانخواهی به ایران حمله میکند بعد ما به این آدم خونریز میگوییم قهرمان ملی؟

منشور کوروش که میگویند منشور حقوق بشر را اصلا چطور ترجمه کرده اید؟ 4 خط بوده که دو زبانش مرده. شما زبان مرده رو چطور ترجمه میکنید؟

در سال 1306 هجری شمسی تاریخ ایران به دستور رضا خان نوشته میشود و تا الآن هم این تاریخی که در کتاب های آموزش و پرورش نوشته شده ادامه ی همان جریان است...

راستی هرودوت نه حزب اللهی است، نه آخوند است، نه جیره خوار جمهوری اسلامی بلکه یک یونانی بی دین و بی طرف است که این حرف ها را میزند.

نوشته های داخل قلاب [] توضیحات خودم است.

پی نوشت اخلاقی: سعی کنید با عقل خودتان تصمیم بگیرید نه با احساستان، این دروغی بوده که به خورد ما داده اند و من هم تا مدت ها باورم نمیشد که تمامش ساختگی است اما واقعیت است. تعصب بیجا نداشته باشید. ما متمدن بودیم تا 8 هزار سال هم قدمت داریم فریب جریان دشمن را نخورید.

  • جواد انبارداران

پس زمینه ی سفید به معنای صلح و صفاست( جان عمه شان) در حالی که به تعبیر آیه 96 سوره بقره حریص ترین آدم های روی کره زمین اند "و آنها را حریص‌ترین مردم -حتی حریصتر از مشرکان- بر زندگی (این دنیا، و اندوختن ثروت) خواهی یافت؛ (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بیناست. 

و دو خط آبی افقی به معنای نیل تا فرات است. در قانون اساسی اسرائیل خبری از محدوده ی مرزی اسرائیل نیست و اعتقادشان بر آن است که کلیش یعنی کلی عالم واس ماس. ستاره شش پر هم که نماد  ستاره حضرت داوود است که هم بر روی سپر و هم روی انگشترشان بوده.

و اما پرچم کشور خودمون:

همگی همه چیزش را در کتاب های درسی خوانده ایم جز این قسمت که 22 تا الله اکبر دارد به معنای قیام 22 بهمن.

پرچمِ کشوری که هچ غلطی نمیتونه بکنه


منظور از 13 خط افقی 13 مستعمره ای است که برای اولین بار علیه بریتانیا قیام و اعلام استقلال کردند و آن 50 ستاره سفید به معنای 50 ایالت آمریکا هستند که هر کدام‌شان قوانین و پرچم خاص خودشان را دارند. بد نیست نگاهی به جغرافیای ایالت متحده هم بیاندازید.

  • ۷ نظر
  • ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۴۷
  • جواد انبارداران